سخنی از بزرگان...

10واقعیت خواندنی درباره بودا

10واقعیت خواندنی درباره بودا
مدیر ارشد رایشمند

افسانه ها می گویند: سیذارتا گوتاما، شاهزاده پادشاهی کوچکی در پای کوه های هیمالیا بود که در دنیایی از تجملات به دنیا آمد. یک برخورد از نزدیک با درد و رنج انسانی او را تکان می دهد. در جست و جوی پاسخ پرسش هایش خانواده اش را ترک می کند و بی خانمان می شود. پس از سال ها جستجو، به بصیرت می رسد و می شود بودا و مذهب جدیدی را می آورد. فهرستی که در ادامه می آید فراتر از این افسانه می رود. در این فهرست ده واقعیت جالب در ارتباط با این چهره مهم تاریخی بیان می شود.
 

10- رهبر مذهبی نبود


یکی از مضحک ترین حقایقی که حول زندگی بودا وجود دارد این است که وی را بنیانگذار به اصطلاح «مذهب بودیسم» به حساب می آورند. از این جهت این ادعا مضحک است که خودش هرگز ادعا نکرد یک دین را پایه گذاری کرده است. هیچ منبع تاریخی قابل اعتمادی هم وجود ندارد که حاکی از این باشد بودا خودش را یک رهبر مذهبی در نظر می گرفته است یا این که آگاهانه تصمیم به پایه گذاری یک جنبش مذهبی جدید گرفته باشد. اگر بخواهیم دقیق تر درباره بودا صحبت کنیم باید بگوییم خودش را معلمی می دانسته که شیوه های سنتی مذهبی هندو را رد می کرده و مسیر جایگزینی را ارائه کرده است.
بودا به جای این که دینی جدید را رهبری کند، فرقه ای سرگردان از مرتاضان بی خانمان را رهبری کرد و بودیسم یکی از انبوه فرقه هایی بود که در آن زمان در هند وجود داشتند. تنها پس از مرگ بودا بود که جامعه ای که تأسیس کرده بود به تدریج به یک جنبش مذهبی مانند تبدیل شد.
 

 

9- شاهزاده نبود


بسیاری از افسانه ها بودا را به عنوان یک شاهزاده و پسر شاه سودودانا گوتاما (Suddhodana Gautama) معرفی می کنند. اما این که بودا یک شاهزاده بوده، هیچ پایه و اساس تاریخی ندارد چراکه پدرش نمی توانسته یک پادشاه واقعی باشد. اعتقاد بر این است که پدر بودا در واقع یک رهبر منطقه ای، شبیه به رئیس یک قبیله بوده است.
سازمان اجتماعی ای که بودا در آن زندگی می کرد شبیه یک سیستم جمهوری مخالفت سلطنت بوده است. جلسات منظمی بین اعضای با نفوذ ترین خانواده ها برگزار می شده است و خانواده بودا یکی از خانواده های پیشرو در این نظام سیاسی بوده است.

 

 

 

 

8- بحث ها درباره زادگاهش


برخی از منابع بودایی شهر کاپیلاوستو را به عنوان زادگاه بودا ذکر می کنند و می گویند که این جا جایی است که تا سن 29 سالگی در آن زندگی کرده است. این مکان امروزه تیلورکت  (Tilaurakot) نام دارد و در منطقه «ترای» (Terai) در جنوب نپال قرار دارد که چندان هم از مرز هند -نپال دور نیست.
هنگامی که باستان شناسان شروع به مطالعه این مکان کردند آثاری را در آن پیدا کردند. با این همه اثری به جای نمانده بود که با استناد به آن تاریخ ایجاد شهر مشخص شود. به هرحال گمان می رود کاپیلاوستو یک قرن یا بیشتر از یک قرن قبل از تولد بودا تأسیس شده است. نسخه های دیگر تاریخی می گویند که کاپیلاوستو در واقع در شمال هند واقع شده.
اختلاف نظر هنوز هم ادامه دارد و محل دقیق زادگاه بودا هنوز مشخص نیست. حتی دو زایر چینی که در قرون چهارم و هفتم میلادی به منطقه سفر کردند هم درباره زادگاه بودا و این که کاپیلاوستو کجا است اختلاف نظر داشتند.

 

 

 

 

7- گاه شماری نامشخص


تاریخی که بودایی ها برای تولد بودا ذکر می کنند حدود560 قبل از میلاد است. این تاریخ از نظر دانشمندان امروزی در تضاد با یک «نقطه ثابت» مهم است. این نقطه ثابت سلطنت آشوکا است. آشوکا یکی از مشهورترین حاکمان هند است که براساس اسناد تاریخی 232-268  پیش از میلاد حکومت کرده است. هنگامی که محققان تلاش کردند تاریخ دقیق سلطنت آشوکا را پیدا کنند معلوم شد که اشتباه محاسبه شده است.
در هر صورت بسیاری از محققان امروزی عقیده دارند که با توجه به این که تمام منابع بودایی ها بر درگذشت بودا در سن 80 سالگی توافق دارند بنابراین زمان تولد بودا باید در حدود 450 سال قبل از میلاد باشد.
واقعیت این است که اولین بودایی ها علاقه مند بودند زمان تولد بودا را عقب تر اعلام کنند چراکه تاریخ اولیه به معنی اعتبار بیشتر بودایی ها و برتری شان بر مدارس رقیب بوده که ادعا می کردند خیلی پیشتر به وجود آمده اند.

 

 

 

 

6- شروع کم رنگ


بر اساس سوابق باستان شناسی و تاریخی می توانیم بگوییم که فرقه ای که به وسیله بودا پایه گذاری شده در مراحل اولیه از نظر جلب پیرو موفقیت قابل توجهی نداشته است. پس از درگذشت بودا، جنبشی که پایه گذاری کرد یک سنت نسبتاً جزئی در هند بود. کمبود اسناد مکتوب، کتیبه ها و شواهد باستان شناسی از آن زمان نشان از آغاز کم رنگ بودیسم دارد.
اما از قرن سوم قبل از میلاد، این تصویر به طور کامل تغییر کرد. آشوکا، بودیسم را به دین حکومتی هند تبدیل کرد. آشوکا از تغییر حال و هوای سیاسی و اجتماعی برای پذیرش ایده های بودا حمایت می کرد و از فعالیت های تبلیغی بودایی حمایت می کرد و راهبان بودایی را در فرایندهای تصمیم گیری های سیاسی دولت اش شرکت می داد. بین زمان درگذشت بودا و دوره آشوکا، منابع مربوط به بودا کمیاب بود ولی پس از آشوکا، این منابع فراوان شدند.

 

 

 

 

5-  مرد خدا نبود


شمار زیادی از بزرگ ترین بنیانگذاران دینی ادعا کرده اند مظهر خدایان یا پیامبرانی از جانب خداوند یا خدایان هستند. اما بودا هرگز ادعا نکرده پیامبر یا فرستاده ای از جانب خدا است. او صرفاً ادعا می کرد می خواهد یک انسان باشد و موقعیت عالی انسان ها را تحکیم بخشد. بودا ادعا می کرد که دانش و تلاش شخصی اش نه برای ارادت به خدایان بلکه وسیله نجات واقعی است.
اگر چه بودا به برابری همه انسان ها اصرار داشت، تقریباً به انسانی برتر در دین عوام تبدیل شده است.
 
4- گیاه خوار نبوده 
تصویری که به طور گسترده از بودا منتشر شده فردی گیاهخوار است. این ادعا هم یک ادعای بدون پشتوانه تاریخی است. حتی منابع اولیه بودایی هم به هیچ وجه ذکری از گیاه خوار بودن بودا به میان نیاورده اند.
علاوه بر این، بسیاری از گزارشات، بودا را گوشت خوار توصیف می کنند و توصیه هایی درباره خوردن آب گوشت به عنوان راهی برای درمان برخی از بیماری ها ارایه می کنند. همچنین برخی از گزارش ها ذکر می کنند که آخرین وعده غذایی بودا از گوشت گراز وحشی بوده است. حتی اولین پیروان بودا گیاهخواران سفت و سختی نبوده اند.
گیاهخواری سال ها پس از درگذشت بودا به عرف بودایی ها متصل شد.

 

 

 

 

3-اعتقاد به تناسخ


همان طور که پیش از این ذکر شد، بودیسم در طول روزهای اول پدیدار شدن اش با چند سنت رقابت داشت که ادعا می کردند خیلی پیشتر به وجود آمده اند. بودایی های اولیه برای این که به ادعاهای خود اعتباری مشابه سنت های قدیمی تر ببخشند، تعدادی اثر ادبی درباره بوداهای گذشته خلق کردند. هدف تأکید بر این ایده بود که آن چه بودا آموزش داده چیز جدیدی نیست بلکه حقیقتی است که اختصاص به زمان مشخصی ندارد.
جالب این جا است که طرح کلی بسیاری از این داستان ها یکسان است: همه بوداهای گذشته چهار زانو در رحم مادر نشسته اند. همه آنها بلافاصه پس از تولد هفت گام به شمال برمی دارند. همه آنها هنگامی که در چمن نشسته اند به بینش و بصیرت می رسند. آنها هرگز قبل از این که تدریس شان کامل شود نمی میرند و در نهایت همه آنها بعد از خوردن گوشت می میرند.

 

 

 

 

2- بودا در مقام خدا


مضحک به نظر می رسد که فردی که آموزه هایش را بر پایه وحدت نوع بشر و برابری میان انسان ها بنا نهاده در نهایت به عنوان خدا در نظر گرفته شود. بسیاری از آیین های هندو، با زیارتگاه های رو به افزایش الهه ها و خدایان، بودا را نیز یک الهه و یکی از تظاهرات متعدد خدای ویشنو در نظر می گیرند.
حتی مضحک تر از آن این واقعیت است که با بالا بردن موقعیت بودا از موقعیت انسانی اش، تصویر او به هیچ وجه قوی تر نشد: در سنتی مثل هندوییسم که با خدایان بیشمار پر شده بالا بردن بودا تا حد یک خدا او را عادی کرده است، یعنی تنها یک خدا در میان هزاران خدا.

 

 

 

 

1- آثار به جا مانده از بودا


ماهاپارینیوارنا سوترا (Mahaparinirvana Sutra - یک متن باستانی بودایی درباره آخرین روزهای زندگی بودا) توصیف می کند که چگونه پیروان بودا وقتی بودا درگذشت او را سوزاندند. بقایای بودا به هشت قسمت تقسیم شد. هر کدام از این قسمت ها به هشت ایالت مختلفی که بودا در طول حیات اش از آنها بازدید کرده بود فرستاده شدند.
در هر ایالت گنبدی بر روی بقایا به عنوان خانه ساخته شد. منابع دیگر ادعا می کنند که در طول قرن سوم قبل از میلاد، آشوکا دستور داد این هشت گنبد باز شوند و بقایای خاکستر بودا در تعداد بیشتری از بخش ها توزیع شوند و گنبدهای بیشتری در جهان در حال گسترش بودایی برای این یادگارها ساخته شود.
یادگارها یا آثار مقدس مربوط به بودا یک بعد مهم آیین بودایی بوده است. حتی امروزه، چندین معبد و موزه وجود دارد که ادعا می کند یادگارهای بودا را نگه داری می کنند.  دو مثال معروف در این زمینه «معبد یادگار دندان مقدس» در سریلانکا و «معبد و موزه مقدس دندان بودا» در سنگاپور است.

 

چاپ
5008 رتبه بندی این مطلب:
1.9

مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند

سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند
تماس با نویسنده

نوشتن یک نظر

این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و نظرات شما را جمع می کند تا بتوانیم نظرات شما را در وب سایت پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر، قوانین و مقررات و سوالات متداول ما را بررسی کنید، در آنجا اطلاعات بیشتری در مورد نحوه و چگونگی ذخیره اطلاعات شما در اختیار شما قرار می دهیم.
افزودن نظر

انتخابگر پوسته

ارتباط با نویسنده

x