سخنی از بزرگان...

تاریخ موسیقی

تاریخ موسیقی
مدیر ارشد رایشمند

تاریخ موسیقی تقریباً به قدمت نوع بشر است. انسان ها در سراسر جهان همواره سرود غم و شادی و امید و آرزو سرداده اند. مهم نیست که شما با صدای خودتان آهنگ می زنید یا با آلات موسیقی آهنگ می نوازید و یا با هر دوی آنها. در هر صورت موسیقی جذاب ترین روش برای به اشتراک گذاشتن احساسات است.
انسان ها در ابتدا با زدن سنگ و چوب به شیوه ای خاص موسیقی ناهنجاری ساختند. سپس این موسیقی با رقص همراه شد. بسیاری از آهنگ ها و رقص ها برای جشن های مربوط به خدایان مختلف ساخته شدند. این نوع از موسیقی ظرف هزاران سال بعد پیشرفت کرد و به موسیقی باستانی تبدیل شد که به خوبی شناخته شده نیست.
باستان شناسان فلوت ابتدایی ساخته شده از جنس استخوان و عاج را پیدا کرده اند که قدمت آن به 43،000 سال پیش می رسد. این احتمال وجود دارد که بسیاری از سبک های موسیقی باستانی در سنت های شفاهی حفظ شده باشد.
قبل از دوران باستان، نمی توانیم بگوییم صدای تولید شده از آجر یا چوبی که به آجرها یا چوب های دیگر زده می شد موسیقی بوده است اما در دوران باستان، انسان ها موسیقی را با روشی جالب و هماهنگ و متشکل می نواختند. همین امر انعکاس این واقعیت است که انسان دوران باستان به حقیقت زیبایی موسیقی دست یافته بود.
از نظر بیشتر مورخان، قدیمی ترین نسخه یک آهنگ، «هوریان، سرود شماره 6»است که برای الهه نیکل (Nikkal ) سروده شده است. این آهنگ در قرن 14 قبل از میلاد مسیح به وسیله قوم باستانی هوری ساخته شد. لوح مربوط به این آهنگ در دهه 1950 از ویرانه های شهر اوگاریت در سوریه به دست آمد و همراه آن مجموعه کاملی از دستورالعمل ها برای نواختن آهنگ بر روی نوعی چنگ نه زهی نیز یافت شد.
«هوریان سرود شماره 6» به عنوان اولین ملودی جهان شناخته می شود. چندین تلاش برای رمزگشایی و نواختن آهنگ «هوریان سرود شماره 6» انجام شده اما به دلیل وجود مشکلاتی در ترجمه لوح باستانی هیچ نسخه قطعی از آن وجود ندارد. محبوب ترین تفسیر از این آهنگ مربوط به سال 2009 است که آهنگساز سوریه ای ملک جندالی این آهنگ باستانی را با یک ارکستر کامل نواخت.
موسیقی کلاسیک ایرانی درواقع یک هنر باستانی به شمار می آید و امروزه به عنوان یکی از اولین موسیقی های سنتی جهان شناخته می شود.
به خاطر موقعیت جغرافیایی و نقش سیاسی و اجتماعی امپراتوری های باستانی ایران، موسیقی و فرهنگ ایرانی به پی ریزی بسیاری از موسیقی های سنتی دیگر در آسیای مرکزی، آسیای صغیر، چین و شمال هند کمک کرده است. پس از حمله اعراب و همراه شدن فرهنگ ایرانی با فرهنگ اسلامی (در قرن 7 میلادی)، فرهنگ و موسیقی ایرانی به سراسر خاورمیانه، شمال آفریقا و حوزه مدیترانه راه یافت.
موسیقی کلاسیک ایران از بعضی جهات شبیه آهنگ های کلاسیک جهان عرب، ترکیه و حتی هندی به نظر می رسد اما در عین حال یک سیستم جامع است و کم و بیش مستقل از همسایگان اش بوده است.
در چین باستان، موسیقی با شکل های مختلف در سراسر امپراتوری یافت می شد. آهنگ هایی درست می شد که برای رهبران اجرا می شد و نمونه کارهای بسیار غنی از موسیقی توده ها نیز وجود داشت. آلات موسیقی اشکال مختلفی داشتند و با سیم یا بدون سیم بودند. سازهای کوبه ای و تمام انواع نی ها، سوت ها و ترومپت نیز وجود داشت.
در هند، موسیقی فعالیت اصلی در داخل معابد و مهم ترین روش برای ارسال پیام به خدایان بود. آلات موسیقی هندی خیلی شبیه به آنهایی بودند که در چین یافت می شدند.
در یونان باستان، موسیقی در همه جا وجود داشت. از کافه ها گرفته تا مجلس سنا و از خیابان ها گرفته تا خانه های اشراف. به هرحال موسیقی مایه سرگرمی مردم بود. در یونان، موسیقی به موضوع مطالعه تبدیل شد و برای شکل گیری اخلاقی هر شهروندی الزامی تلقی می شد. در جمهوری افلاطون، موسیقی به جوانان راه توازن و زیبایی معنوی را نشان می داد. ارسطو فکر می کرد که موسیقی حتی می تواند بیماری های مختلف روانی را درمان کند.
در روم باستان، موسیقی راهش را به تئاتر پیدا کرد و با همراهی آلات موسیقی نمایش ها تکمیل می شد. همچنین، در رم انواع موسیقی ها اختراع شدند مانند آهنگ گهواره و لالایی، آهنگ های عروسی، آهنگ های حزبی، آهنگ های کار و غیره.
در قرون وسطی، موسیقی به اندازه سابق پیشرفت نداشت اما به عنوان شکلی از ابراز احساسات مختلف موجودیت داشت. با این که در دوره قرون وسطی موسیقی در همه شهرها نواخته می شد اما مکان های اصلی ای که می شد موسیقی را در آنها شنید کلیساها، صومعه ها و مکان هایی از این قبیل بودند.
در دوران رنسانس، موسیقی در سراسر اروپا به شکل انفجاری رشد کرد و مدارس موسیقی زیادی ایجاد شد.
جنبش هنری باروک 3 دوره اصلی داشت که عبارت بودند از: اولیه، میانه و آخر باروک. در این 3 دوره که همزمان با قرن 17 و 18 میلادی بود تغییرات عمده ای رخ داد و آلات موسیقی جدیدی ارایه شد و آهنگسازان مشهوری مانند یوهان سباستین باخ، گئورگ فریدریش هندل و آنتونیو ویوالدی ظهور کردند.
در طول صد سال بعد، دوره هنر کلاسیک شکل گرفت. هنر کلاسیک در تقابل با سبک باروک به دقت زیاد و توازن اش مشهور است. جریان کلاسیسیم نه تنها از طریق موسیقی، بلکه از طریق ادبیات و هنر نقاشی نیز بروز می پیدا کرد.
قرن 19 از هر نظر رمانتیک بود. نمودهای آن موسیقی دانان بزرگ آن دوران یعنی بتهوون، شوبرت و وبر بودند.
در قرن بیستم موسیقی مثل همه حوزه های دیگر گسترش زیادی یافت. نمونه موسیقی قرن بیستم موسیقی جاز، هوی متال، بلوز و ... است.
در ایران پس از حمله اعراب و همراه شدن فرهنگ ایرانی با فرهنگ اسلامی (در قرن 7 میلادی)، فرهنگ و موسیقی ایرانی به سراسر خاورمیانه، شمال آفریقا و حوزه مدیترانه راه یافت.
در قرن دوازدهم، سیستم دومی برگرفته از موسیقی کلاسیک غربی وارد ایران شد که به موازات هنر ایرانی رشد کرد. امروزه موسیقی کلاسیک ایرانی و موسیقی برگرفته از موسیقی غربی با هم همزیستی دارند. آنها تا حد زیادی از همدیگر جدا هستند اما به شیوه های مختلف یکدیگر را بارور می کنند.
مبنای تاریخچه موسیقی ایرانی در قرن بیستم ایجاد استراتژی هایی برای بقا در برابر موسیقی غربی بوده است در عین این که عناصری قوی از موسیقی غربی را نیز وام می گیرد.

پرینت
2040 رتبه بندی این مطلب:
بدون رتبه

مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند

سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند
تماس با نویسنده

نوشتن یک نظر

این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمع‌آوری می‌کند تا بتوانیم نظرات درج شده در وب‌سایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خط‌مشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد.
افزودن نظر

ارتباط با نویسنده

x