سخنی از بزرگان...

فیلتر:

مرتب سازی بر اساس:

فیلتر بر اساس دسته‌ها

  • Expand/Collapse
    • Expand/Collapse
چرا دایناسورها این قدر بزرگ بوده اند؟
مدیر ارشد رایشمند

چرا دایناسورها این قدر بزرگ بوده اند؟

یکی از دلایلی که دایناسورها برای ما جذاب شده اند اندازه بزرگ آنها است. وزن دایناسورهای گیاهخواری مانند دیپلودوکوس و براکیوزاروس در حدود 50 تن و وزن تیرانوسور رکس 7 تا 8 تن بوده است. از شواهد فسیلی چنین برمی آید که از هر نظر که دایناسورها را با جانوران دیگر مقایسه کنیم، چه از لحاظ گونه و چه تک به تک، دایناسورها از همه جانورانی که تاکنون بر روی زمین زندگی کرده اند بزرگ تر بوده اند. (استثنا در این زمینه نسل خاصی از کوسه های های ماقبل تاریخ، نهنگ ماقبل تاریخ و خزندگان دریایی مانند ایکتیوسور و پلیوسور بوده اند. این جانوران حجم عظیمی داشته اند و در آب شناور بوده اند.)
زیست شناسان و دیرینه شناسان به دنبال توضیح این موضوع هستند که چرا دایناسورها به این اندازه غول پیکر بوده اند. در این مطلب به چند نظریه درباره اندازه بزرگ دایناسورها پرداخته می شود:
نظریه1: اندازه دایناسور ها به خاطر پوشش گیاهی تقویت می شد.
در طول دوره مزوزوییک که از آغاز دوره تریاس در 250 میلیون سال پیش تا انقراض دایناسورها در پایان دوره کرتاسه در65 میلیون سال پیش به طول انجامیده، میزان دی اکسید کربن جو بسیار بالاتر از میزان امروزی آن بوده است. اگر بحث گرم شدن کره زمین را دنبال کرده باشید، می دانید که افزایش دی اکسید کربن به طور مستقیم با دما در ارتباط است. به این معنی که دمای زمین در میلیون ها سال قبل خیلی گرم تر از حالا بوده است.
ترکیب میزان بالای دی اکسید کربن (که گیاهان به عنوان غذا مورد استفاده قرار می دهند) و دمای بالا بدان معنی است که جهان ماقبل تاریخ با همه انواع پوشش گیاهی، درختان، خزه ها و غیره رنگ آمیزی شده بود. بنابراین ساروپودها به دلیل غذای فراوانی که در دسترس داشتند خیلی ساده می توانستند به اندازه هایی عظیم تکامل پیدا کنند. این شرایط همچنین توضیح می دهد که چرا تیراناسورهایی خاص و تروپودهای بزرگ گوشتخوار هم این قدر بزرگ بوده اند؛ چراکه یک گوشتخوار 20 کیلوگرمی در برابر یک گیاهخوار 50 تنی هیچ شانسی نداشته است.
نظریه 2:  بزرگی دایناسورها شکلی از دفاع از خود بوده است.
اگر تئوری 1 به نظر شما ساده کردن موضوع به نظر برسد، غریزه تان درست کار کرده است. صرف دسترسی به مقدار بسیار عظیم پوشش گیاهی به معنی تکامل یافتن به موجودات عظیمی که بتوانند خود را به آخرین شاخه برسانند و آن را ببلعند نیست. تکامل از راه های مختلف عمل می کند و اشکالات بزرگ بودن بیش از حد (مانند سرعت کم و جمعیت محدود) به راحتی می تواند از مزایای جمع آوری غذا کم کند.
بعضی از دیرینه شناسان فکر می کنند غول پیکری یک مزیت تکاملی دیگر برای دایناسورها به همراه داشته و آن هم دفاع از خود بوده. برای مثال، هدروسور غول پیکر همانند شنتنگوسور در عمل از خطر شکار شدن در امان بوده اند. (این نظریه به یک ایده جدید اعتبار می دهد که براساس آن تیرانوسور رکس در واقع غذای خود را از بقایای موجودات دیگر تأمین می کرده. به این ترتیب که اتفاق می افتاده از بدن یک انکیلوسوروس که از بیماری و یا پیری درگذشته تغذیه کند به جای این که به طور فعال به شکار بپردازد.)
نظریه 3: غول پیکر بودن دایناسور نتیجه جانبی خونسرد بودن آن بوده است.
این نظریه کمی جذاب تر به نظر می رسد. بسیاری از دیرینه شناسانی که درباره دایناسورهای گیاهخوار غول پیکر مطالعه می کنند بر این باورند که این موجودات خونسرد بوده اند، شاهد این نظریه این است که در حال حاضر هیچ پستاندار خونگرم ساکن خشکی ای یافت نمی شود که از لحاظ بزرگی حتی به دایناسورهای گیاهخوار بزرگ نزدیک هم شده باشد. (فیل ها از نظر بزرگی در رأس پستانداران قرار دارند.)
این جا است که مزایای غول پیکر بودن خودش را نشان می دهد. در صورتی که ساروپود تکامل یافته باشد و به اندازه ای که دانشمندان باور دارند رسیده باشد به خاطر هیکل بزرگش توانایی حفظ دمای داخلی خود بدون توجه به شرایط محیطی را داشته است. به این ترتیب که به عنوان مثال آرجنتاینوسور خونسرد که به اندازه یک خانه بوده خیلی به آرامی گرم می شده (در مقابل نور خورشید، در طول روز) و خنک می شده (در طول شب) و به این ترتیب دمای بدن متوسط و نسبتاً ثابتی داشته است. بنابراین در زمینه تنظیم دمای بدن، غول پیکر بودن مزیت به شمار می آمده.
مشکل این است که، این گمانه زنی ها درباره دایناسورهای گیاهخوار خونسرد با آن چیزهایی که درباره دایناسورهای گوشتخوار خونگرم گفته می شود مغایرت دارد. اگر چه غیر ممکن نبوده که تیرانوسور رکس خونگرم با یک تایتانوسور خونسرد همزیستی داشته باشد، اما زیست شناسان تکاملی خوشحال تر می شدند اگر همه دایناسورها متابولیسم یکنواختی داشتند. حتی اگر این متابولیسم «متوسط» چیزی نبوده که در جانوران امروزی دیده می شود.
نظریه 4: دایناسورها تخم گذار بوده اند.
یکی از دلایل دیگر برای بزرگ بودن دایناسورها شاید این بوده که آنها تخم گذار بوده اند و عظیم الجثه بودن مشکلی در تولید مثل آنها ایجاد نمی کرده. آنها بحران جمعیت خود را خیلی ساده با گذاشتن تخم های بیشتر حل می کرده اند. اما پستانداران نمی توانند خیلی بزرگ و به اندازه دایناسورها برسند چون وقتی خیلی بزرگ می شوند باید زمان زیادی را صرف فرزند آوری کنند. در حال حاضر هم آنها وقتی زیادی برای فرزند آوری می گذارند و در نهایت هم هر یک یا دو سال یک یا دو بچه به دنیا می آورند. بنابراین بزرگ بودن مزیتی در زمینه فرزند آوری برای پستانداران ایجاد نمی کند.

پرینت
4266 رتبه بندی این مطلب:
3.7
برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید