سخنی از بزرگان...

فیلتر:

مرتب سازی بر اساس:

فیلتر بر اساس دسته‌ها

  • Expand/Collapse
    • Expand/Collapse
سازوکار اثرگذاری فكر بر جسم
مدیر ارشد رایشمند

سازوکار اثرگذاری فكر بر جسم

ممكن است تابه حال متوجه شده باشید كه وقتی مثبت فكر می كنید، آرام تر و پرانرژی تر می شوید درحالی كه در هنگام ناراحتی بیشتر احتمال دارد احساس خستگی و تنبلی كنید.
این احساسات تصادفی نیستند و افكار، نگرش ها و چشم انداز ما در زندگی به شدت بر وضعیت جسمانی مان اثرگذار است.
به گفته جیانینی استاماتاكیس استاد كالجی در سان فرانسیسكو،‌ دستگاه غدد درون ریز، شبكه ای از غدد است كه هورمون های مختلفی را به داخل جریان خون ترشح می كند. درواقع این سیستم نیروگاهی است كه حالات ما را تنظیم می كند.
به عنوان مثال هورمون های استرس مثل كورتیزول و نوراپی نفرین كه در مغز ما آزاد می شود بر احساس خشم اثر می گذارند. این هورمون ها انرژی ذخیره شده را آزاد می كنند و مقدار جریان خون به سوی عضله ها را افزایش می دهند. همین امر به نوبه خود ضربان قلب، فشار خون و تنفس را افزایش می دهد، حال آن كه فرایندهای كلیدی سوخت و ساز مثل هضم و رشد تعطیل می شود.
درمقابل ترشح اندروفین حس شادی را تحت تأثیر قرار می دهد. آزاد شدن اندروفین با خوش خلقی و كاهش درد همراه است. چندی پیش عصب شناسی به نام هلنینگ بوكز، استاد دانشگاه بن آلمان، از مغز ورزشكاران مرد پس از دو ساعت دویدن سخت تصویربرداری كرد و نشان داد كه میزان اندروفین مغز آنها افزایش یافته. این افزایش در میزان هورمون اندروفین هم با احساس شادی زیاد و سرخوشی در دوندگان همراه بوده.
نتیجه این كه كه سعی در داشتن تفكر مثبت، حتی اگر مستلزم خستگی و كار زیاد باشد، برای حفظ سلامتی بدن ما حیاتی است. استاماتاكیس به عنوان مثال به سرنوشت سردبیر سابق یك نشریه آمریكایی اشاره می كند. نورمن كازنیس به بیماری انكیلوزینگ اسپوندیلتیس مبتلا بود.
بیماری ای دردناك و مربوط به ستون فقرات كه مبتلایان به آن یك در 50 شانس ادامه حیات دارند. پزشك این فرد پیش بینی كرد كه تنها شش ماه زنده است. اما كازنیس حاضر به قبول این تشخیص نبود.او خودش را با خانواده و دوستانش محاصره كرد، فیلم های كمدی زیادی تماشا كرد و تنها موضوعات و نكات مثبت را دنبال كرد. به این ترتیب كازنیس به جنگ احتمالات رفت و 26 سال دیگر هم زندگی كرد. این مورد نشان داد كه چشم انداز به شدت خوش بینانه می تواند به سلامت جسمی كمك كند.
به هرحال محققان تأكید می كنند كه ما همه تجربه احساسات منفی شامل عصبانیت، ترس، اضطراب، غم، ناامیدی و سردرگمی را داریم و به نظر می رسد كه در مواقعی هم به آنها اعتماد می كنیم، آنها را باور می كنیم و تفسیرشان را قبول می كنیم. در نتیجه داشتن احساسات منفی ممكن است موجب شود كاری را انجام دهیم كه به نفعمان نیست. اما آنها تأكید می كنند كه می توانیم قدرت احساسات منفی را به میزان قابل توجهی كاهش دهیم و حتی آنها را به نفع خودمان مهار كنیم.
البته آنها تصریح می كنند به منظور در كنترل گرفتن بهتر احساسات و تغییر آنها در جهتی كه به نفعمان باشد لازم است بفهمیم كه آنها چه هستند و از كجا می آیند. این در حالی است كه هیچ توضیحی كه در همه جهان برسر آن توافق وجود داشته باشد درباره احساسات انسانی وجود ندارد و نظریه های فراوانی در رابطه با آنها ارایه شده است.
تنها براساس یكی از این تعریف ها احساس یك حالت روانی و فیزیولوژیكی است كه با طیف گسترده ای از افكار و رفتارها همراه می شود.
در این تعریف چند نكته كلیدی وجود دارد:
1-احساسات یك عنصر شناختی (یا ذهنی) دارد كه شامل بعضی از سطوح قضاوت، ارزیابی یا فكر است. این عنصر شناختی ممكن است آگاهانه، نیمه آگاهانه یا ناخودآگاه باشد.
2-احساسات یك پایه فیزیولوژیكی دارند. آنها به تجربیات و احساسات فیزیكی مربوطند. پاسخ های بدنی برای احساسات مركزی هستند. بعضی از ضمایم یا همراهی های فیزیولوژیكی آشكار در احساسات منفی شامل گریه كردن، سرخ شدن صورت از عصبانیت و ..... است.
3-احساسات می تواند برای افكار و احساسات ما اثر بگذارد.

پرینت
1231 رتبه بندی این مطلب:
بدون رتبه
برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید