دانش آموزان دوست دارند مدرسه شان چگونه باشد؟
دیوارها زخمی و کثیف است. در نیمکت های چوبی با یک عالم کنده کاری روی میزها و یا نیمکت های فلزی که گوشه های آن فرو رفته دو یا سه دانش آموز می نشینند و به دهان معلم یا دست او که پیاپی مطالبی را روی تخته می نویسد، خیره می شوند. بسیاری از دانش آموزان در همین ژست به رؤیا فرو می روند یا اصطلاحاً با چشمان باز خوابشان می برد و در لحظه ای که ناگهان معلم صاعقه وار سؤالی را می پرسد، دوباره به کلاس برمی گردند و مضطرب و نومیدانه در ذهنشان دنبال جواب می گردند و... این تصویری است که اغلب ما از کلاسهای درس در ذهن داریم. جز چند مدرسه که این شیوه را دگرگون کرده اند، هنوز اکثر قریب به اتفاق کلاسهای درس ما همین وضعیت را دارند.
چندسال پیش سازمان نوسازی و تجهیز مدارس از بچه ها خواست مدرسه ای را که دوست دارند نقاشی کنند. در اکثر نقاشی ها دخترها یک شاخه گل روی میز معلم ها گذاشتند و پسرها زمین فوتبال کشیدند.
بچه ها دوست دارند دستشویی ها تمیز و شیرهای آب درست باشد. در مدرسه زیبا و به شکلی باشد که بتوانند به مدرسه شان افتخار کنند. همچنین در فضای مدرسه رنگهای زیبا مورد استفاده قرار گیرد.
مدتهاست در جهان فضاها و نیز برنامه های آموزشی تغییر زیادی کرده اند. به عنوان مثال از هر فضایی در مدرسه برای آموزش دانش آموزان به بهترین وجه بهره برداری می شود. به طوری که فضای کلاسها و حتی حیاط مدرسه انباشته از وسائل و تصاویر کمک آموزشی است. بچه های امروزی دیگر محکوم نیستند ساعتها ثابت در نیمکت ها بنشینند بلکه در صندلی های تک نفره ای می نشینند که سطح میز آنها برای استفاده از وسائل آزمایشگاهی و کمک آموزشی صاف است. با وجود این صندلی ها معلمان می توانند متناسب با هر فعالیتی نحوه آرایش کلاس را تغییر دهند.
محمود امانی متخصص آموزشی علوم می گوید: «در نگاههای جدید فضاهای آموزشی نیز یکی از عناصر برنامه درسی به شمار می رود. به عبارتی فضای یاددهی یا یادگیری هم مثل کتاب درسی، راهنمای معلم، کتاب کار، نظام ارزشیابی، شیوه های یاددهی و یادگیری از عناصر و مؤلفه های برنامه های درسی به شمار می رود. بنابراین متناسب با هر برنامه درسی، فضای آموزشی مناسب آن هم پیشنهاد می شود. نمی توانیم بگوییم فضا یکسان و برنامه ها متفاوت است.
در روشهای سنتی یاددهی و یادگیری، آموزش عمدتاً بر مبنای سخنرانی بود. در نتیجه نیمکت ها، فضای کلاس و جایگاه معلم طوری بود که وی به عنوان سخنران بر گروه به عنوان شنونده تسلط داشته باشد. کارها نیز قرار بود انفرادی و با گوش کردن و نوشتن انجام شود. لذا نیمکت ها سه نفره و دونفره بودند و نیمکت ها شیب داشتند. در حالی که در نگاه جدید، فضای آموزشی انعطاف پذیرتر است. صندلی ها تکی است. پیچ نشده و سطحش طوری است که می توان جسمی روی آن گذاشت و آزمایشهای ساده انجام داد. فضا باید آماده بحث گروهی باشد. افراد بتوانند به گروههای دونفره، سه نفره... تقسیم شوند و با همکار کنند. جایگاه معلم هم دیگر در جلوی کلاس نیست. او می تواند بین صندلی ها بگردد.
در پاره ای از نقاط به جای اینکه یک کلاس ثابت باشد و همه دروس در آن آموزش داده شود، کلاسهایی با موضوعات تخصصی وجود دارد و بچه ها به کلاسهای مختلف می روند. مثلاً درس علوم در اتاق علوم ارائه می شود. در و دیوار و اتمسفر و ابزار و معلم این کلاس ثابت است و بچه ها می گردند. این رویه از کسالت محیط می کاهد. این طرح در تعدادی از دبیرستانهای تهران انجام شد و نتایج آن هم موفقیت آمیز بود. اینها مدارس معمولی بودند که اینک به خاطر تغییر نگرش مدیر و معلمان به آموزش فعال به این شکل درآمده اند. فعال کردن فضاهای آموزشی به آن معنا نیست که پول زیادی خرج کنیم بلکه در این مسیر نگرش معلم و مدیر مهم است که چقدر به یادگیری فعال اهمیت می دهند. جایی که مدیر و معلمان به این کار علاقه مندند خودشان زمینه و فضای فعال را به وجود می آورند. در واقع می توان فضاهایی به وجود آورد که ضمن فعال بودن، هزینه ای هم نداشته باشد. در همه دروس معلم می تواند در نقش راهنمای یادگیری فعال ایفای نقش کند.»
بیشتر دانش آموزان ما مدرسه را دوست ندارند. این را می توان از خوشحالی آنها هنگام تعطیلی مدارس دریافت. تحقیق سازمان نوسازی و تجهیز مدارس در چندسال قبل حاکی از آن بود که قسمت اعظم مشکلات فضاهای آموزشی و دوست داشتنی نبودن آنها از نداشتن توجه و نبودن ذوق و فکر و برنامه ریزی صحیح در به کارگیری مناسب منابع موجود ناشی می شد. «فضاهای آموزشی مناسب یا مکانی که روزانه چندساعت، گروهی با عنوان معلم و دانش آموز در آن مشغول به کاری ظریف و حساس هستند باید نیازهای کارکنان و دانش آموزان را برطرف کند.
برطرف کردن بخشی از این نیازها مربوط به درک مدیران از فرایند تعلیم و تربیت و اهداف آموزش است و برطرف کردن بخش دیگری از نیازها مربوط به برنامه ریزیهای عمده و تأمین منابع قوی است. در این مورد نیز باید گفت مشکل بیشتر در قسمت اول یعنی آگاهی نداشتن مدیران از فرآیند تعلیم وتربیت و اهداف آموزشی است.» (از مصاحبه بنیانیان رئیس وقت سازمان نوسازی و تجهیز مدارس با مجله لوح).
با مطالعه بر روی شیوه های مختلف آموزش مشخص شده یکی از بهترین شیوه های آموزشی که می تواند به نحو مؤثری ارتباط بین آموزگار، دانش آموز و مباحث درسی را تداوم بخشد، آموزش گروهی است. از جمله مزایای آموزش گروهی نیز طرح ایده های نو و ترغیب دانش آموزان برای صحبت کردن است. این روش که اینک در جهان به طور گسترده به کار گرفته می شود اقتضا می کند که فضای آموزشی متناسب با آن تدارک دیده شود.
مرتضی خلخالی کارشناس باسابقه آموزش می گوید: «رویکردهای آموزش فعال، یادگیری از طریق همیاری، ساخت گرایی، پرورش روح تعاون و ایفای نقش در عملکردهای گروهی دانش آموزان مستلزم استفاده از میز و نیمکت های کوچک، سبک وانعطاف پذیر است که بتوان آرایش آنها را در همان سطح محدود کلاس و متناسب با نوع طرح درس و فعالیت کلاس تغییر داد. مسلماً نهادهای دولتی و مردم خیری که سرمایه گذاری کلانی برای ساختن مدرسه می کنند از هزینه کردن مبلغ اضافی ناچیزی برای تأمین اینگونه فضاهای یادگیری مناسب دریغ نخواهند کرد وگرنه با شرایط کنونی با زحمت فراوان برنامه و کتابهای درسی نسبتاً نوآورانه ای برای یک درس تدوین می شود که تا حدودی روی آموزش فعال و کار عملی و فردی و گروهی دانش آموزان تأکید دارد. اما باز هم همان نیمکت های سنگین و انعطاف ناپذیر قرنها پیش تجهیز می شود. نیمکت هایی نظیر این را من در کشور انگلستان در یکی از مدارس که تبدیل به موزه شده بود، دیده ام که روی یکی از آنها دانش آموزی به نام دیوید در سال۱۷۳۰ با چاقو یادگاری نوشته. افزون بر این نیمکت ها با شیب ملایمی که دارد آماده است که کلیه طرحهای جدید آموزشی را به شکست بکشاند.
چون شیئی ثابت و غیرقابل تغییر آنها مانع از قرار دادن هرگونه وسیله و شیبی آزمایشی ساده همچون ظرف آب، اشیای گرد و استوانه ای یا دانه های گیاهی مورد آزمایش دانش آموزان در درس علوم یا ریاضی است. در نهایت نیمکت های ثابت و سنگین بر نگرش متخصصان تعلیم و تربیت نسبت به آموزش تأثیر می گذارد. لازمه این نیمکت ها این است که محصلان پشت هم و بر نیمکت های به زمین میخکوب شده خاموش بنشینند و به معلم یا مدرسی که رو در روی آنها بر بلندای سکویی نشسته گوش دهند و گفته های او را به یاد بسپرند. مجله رشد آموزش ابتدایی از قول یک معلم دبستان روستایی نوشته بود که هر زمان کار گروهی داریم میز و نیمکت های بزرگ و سنگین را جابه جا کرده دو تا دو تا سر به سر می کنیم و کنار یکدیگر قرار می دهیم تا بچه ها بتوانند با هم درباره موضوع مورد نظر همکاری کنند و از طریق همیاری مطلب بیاموزند. این کار دشوار مرتباً در کلاسهای من تکرار می شود.
یک عامل اساسی در پیدایش نارسایی های فراوان در روشهای تدریس معلمان سراسر کشور، ثابت بودن دانش آموزان در کلاسها و گردش معلمان است. در حالی که دانش آموزان می توانند با زدن زنگ کلاس به چرخش درآمده و هر یک مطابق برنامه از کلاسی به کلاس دیگر بروند. در این صورت می توان در هر کلاس قفسه و وسائل ساده سمعی و بصری، نقشه ها و وسائل کمک آموزشی آن درس را که به مرور زمان و با همکاری دانش آموزان و معلمان تهیه می شوند نگهداری کرد. در حالی که یک علت مهم برای تدریس خشک و بی روح کلاسهای درس ایران و به کار بستن روش انتقال معلومات و جزوه گفتن، همین نکته عدم دسترسی آسان وبه موقع به وسائل کمک آموزشی موجود در مدرسه است. در حالی که این شیوه منطقی سازماندهی کلاس سالهاست که در مدرسه های سراسر جهان در حال اجراست.»
با وجود کاستی های موجود کارشناسان بهای زیادی برای خلاقیت و قوه ذهنی مدیر و معلمان قائلند. در واقع در صورتی که آنها از چنین توانی برخوردار باشند قادرند با هزینه ای اندک طرحهای جالب توجهی را در مدارس اجرا کنند. در حالی که رئیس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس گفته بود: «مدیران ما برای انجام دادن وظایف خود به گونه ای مطلوب و درست باید درک درست و آگاهانه ای از اهداف داشته باشند. یکی از اهداف دوره ابتدایی پرورش حس زیبایی شناسی، دوست داشتن محیط زیست و طبیعت و حفظ آن است. با وجود این هم اینک در مدارس درخت و فضای سبز نیست. چون همه می خواهند به نوعی حجم کار را کم کنند. مستخدم نمی خواهد درخت در حیاط مدرسه باشد تا کمتر جارو کند. مدیر نمی خواهد درخت باشد تا مراقبت های ایمنی کمتری را اعمال کنند.»
در حالی که امانی می گوید: «فضای آموزشی تنها منحصر به کلاس نیست. همه مدرسه اتمسفر یادگیری است. در مدرسه ای که یادگیری محور است از در و دیوار مدرسه باید آموزش ببارد. تمام راهروها، دیوارها، وسائل موجود در فضا مثل بلندگو، لامپ، میکروفون، رنگ دیوار، مصالح ساختمانی، درخت و... منابع یادگیری هستند و می توانند تابلوهای آموزشی داشته باشند. به عبارتی بچه ها تحقیقاتی درباره آنها انجام می دهند و نتایج را روی کاغذ می نویسند و به نام خودشان از این وسائل آویزان می کنند.
مثلاً اینکه رنگها چند نوعند چطور ساخته می شوند، رنگ کاری چطور انجام می شود و... می توان هر هفته را به نامی نامگذاری کرد و در این هفته ها فعالیت هایی مناسب با این موضوع انجام داد. مثلاً هفته ای به نام هفته زلزله نامگذاری شود و وقتی بچه ها وارد مدرسه می شوند ببینند میزها طوری جابه جا شده که آنها برای این فعالیت آماده شوند و در و دیوار مدرسه پر از وسائل و تصاویر مربوط به این کار است. همچنین بچه ها می توانند فعالیت های ساده ای انجام دهند. مثلاً چوب ها را روی هم بگذارند و با چکش بکوبند. این نوع غنی سازی در محیطهای مدرسه ای ما کم است. بستر این کار در حال حاضر در مدارس ما فراهم است چون نمره ای برای فعالیت هایی خارج از کلاس در نظر گرفته شده که دست معلم است. این نوع فعالیت ها محیط مدرسه را از حالت یکنواختی درمی آورد و بچه ها احساس می کنند مدرسه مال خودشان است. همچنین احساس اعتماد به نفس می کنند چون خودشان در این محیط نقش دارند.» خبرگزاری ایسنا به نقل از معاون وزیر آموزش و پرورش خبر می دهد که «۱۲۳هزار کلاس درس در کشور تخریبی هستند.»
با این وصف برای ایجاد فضاهای آموزشی مناسب کاری انقلابی مورد نیاز است.