سخنی از بزرگان...

فیلتر:

مرتب سازی بر اساس:

فیلتر بر اساس دسته‌ها

  • Expand/Collapse
    • Expand/Collapse
برخی از رقص های ایرانی
مدیر ارشد رایشمند

برخی از رقص های ایرانی

مرحوم روح الله خالقی، کتاب "سرگذشت موسیقی ایران" را به منظور شناساندن تاریخچه و چهره های شاخص موسیقی کشورمان به رشته تحریر در آورد. اسماعیل نواب صفا در کتاب قصه شمع (خاطرات هنری)، آثار خالقی را به دو دسته آثار موسیقی و آثار قلمی تقسیم می کند. در مورد آثار قلمی خالقی، نواب صفا بیان می کند که استاد خالقی در تحریر مطالب و وقایع شیوه ای روان و قلمی جذاب و محکم دارد.
زنده یاد روح الله خالقی که مناصبی هم چون معاونت وزارت فرهنگ (تا سال 1320) و سپس معاونت اداره موسیقی کشور را دارا بود، خدمات ارزنده ای را به فرهنگ و هنر کشور ما ارائه نمود. وی علاوه بر ریاست هنرستان موسیقی ملی و عضویت شورای موسیقی رادیو ایران، سرپرستی ارکسترهای شماره یک و دو (ارکستر سازهای ایرانی رادیو ایران) و عضویت هیئت مدیره و خزانه داری صندوق تعاون هنرمندان را نیز را بر عهده داشت.
استاد خالقی که فردی میهن پرست و علاقه مند به فرهنگ ملی کشورمان بود، هم چنان که نواب صفا بیان کرده نسبت به آینده موسیقی ایران نگرانی زیادی داشت.
خود وی در سرآغاز کتاب " سرگذشت موسیقی ایران " بیان می کند که "جوانان امروز، داستان گذشته موسیقی ما را نمی دانند زیرا در این باره کتابی نوشته نشده است". وی این کتاب را به شرح 50 سال تاریخ موسیقی ایران از 1285 تا 1335 که کتاب (در دو بخش) به چاپ رسید اختصاص داده است. استاد خالقی، کتاب خود را به صورت قصه و حکایت و همراه با داستان زندگی اش که البته با موسیقی ارتباط داشته نگاشته است.
وی در بخشی از جلد نخست کتاب که به آن عنوان "زن و هنر" داده است، به ذکر زنان نوازنده و مطربان پرداخته است.
وی عقیده داشت که رقص و موسیقی را هیچ وقت نمی توان به کلی از هم جدا نمود. بنابراین، در این کتاب نیز به دلیل نگرانی از بابت از دست رفتن هنر رقص های ایرانی، به طور مختصر به شرح آن ها و نام هنرمندان می پردازد. مرحوم خالقی تجدید حیات این رقص ها را خدمتی بسزا به هنر ملی ایران می دانست.
وی در این کتاب ارزشمند می نویسد: "اگر به میان ایلات و دهات دوردست برویم رقص های محلی را که بهترین نوع آن چوبی است و مخصوصاً در کرمانشاهان و کردستان و بختیاری به انواع مختلف به کار می رود مشاهده می کنیم".
به علاوه آن چنان که خاطر نشان می کند در این فن تخصص نداشته اما تا جایی که توانسته شرحی از چند نوع رقص نگاشته و از کسانی که در قسم های مختلف این هنر مهارت داشته اند نام برده است.
وی رقص های مجلسی را به چند قسم تقسیم می کند که عبارت بودند از رقص با زنگ، رقص با گیلاس، معلق زدن و رقص با شمعدان و لاله. برای مثال در مورد معلق زدن توضیح می دهد که اگر چه این کار به ورزش و "آکروباسی" بیشتر شباهت دارد ولی هنری در رقص به شمار می آید. در این شیوه رقاص طول تالار را معلق زنان طی کرده و گاهی در حالی که دو کف دستش بر زمین و پاها در هوا بوده، وارونه راه می رفته و البته این حرکات با وزن موسیقی تناسب داشته است. به عقیده ادوارد براون ایرانی ها از عملیات آکروباسی بیش از زیبائی خود رقص لذت می برند.
در رقص با زنگ هم دو زنگ کوچک به انگشست شست و وسطی بسته می شده که با باز و بسته کردن انگشتان صدای ظریفی از زنگ ها بر می خاسته است.
در مورد مطرب ها آن گونه که خالقی توضیح می دهد، دو نوع (در دوره قاجار) وجود داشتند. دسته های مردانه که مخصوص مجالس مردان بوده و دسته های مطرب زنانه که علاوه بر مجالس زنانه معمولاً به مجالس عروسی و گاهی میهمانی های بزرگ دعوت می شدند و بسته به نوع مجلس و تشخص صاحب خانه و حق الزحمه ای که به آن ها داده می شد، ممکن بود از دسته های درجه اول یا دوم باشند. دسته های درجه اول تشکیلات مفصل تری داشته و وقتی دعوت می شدند با چند صندوق محتوی لباس های مختلف در مجالس حاضر می شدند. در دوره فتحعلی شاه دسته های "منور" و "گلین" شهرت بسیاری داشتند که از انواع لباس های کردی، بختیاری، چوپانی و عربی استفاده کرده و رقص آن ها نیز بسیار متنوع بود.
تاورنیه سیاح فرانسوی در سفرنامه خود می نویسد که در ایران مردها ابداً نمی رقصند... . خالقی چنین نتیجه می گیرد که در دوره صفویه پسرها در دسته های مطربان نمی رقصیده اند. وی در ادامه از توصیفات "برادران شرلی" در مورد ضیافت هایی که در آن شرکت داشته اند نیز چنین نتیجه گیری می کند. اما در دوره های بعد، پسرها از این فن برخوردار بوده اند، چنان که "موریس دوکوتزبو" در کتاب "مسافرت به ایران به معیت سفیرکبیر روسیه" در سال 1817 دسته ای را توصیف می کند که عبارت از سه پسر بچه بودند. آن ها علاوه بر حرکت معلق زنان در طول اتاق، حرکت ماهرانه دیگری نیز انجام می دادند به این نحو که در حالی که دست یا سرشان به نقطه ای اتکا نداشت در هوا چندین معلق می زدند.
نویسنده در پایان یادآوری می کند که در این کار (هنر) تخصصی نداشته و امیدوار است که اهل فن در مورد رقص های محلی و ملی تحقیقات بیشتری نموده و آن را به اطلاع علاقه مندان برسانند.

پرینت
2367 رتبه بندی این مطلب:
بدون رتبه
برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید