سخنی از بزرگان...

سیر تحولات اقتصاد خانواده

سیر تحولات اقتصاد خانواده

اصطلاح اقتصاد خانواده، به بهره وري اقتصادي تمام افراد خانواده، از جمله کسانی که در داخل خانه كار مي كنند اطلاق می شود.
در رابطه با اقتصاد خانواده چند نکته کلیدی وجود دارد:
• در اقتصاد خانواده، خانواده ها محصولات کشاورزی، کالاهای تولیدی و خدمات را برای عرضه در بازار توليد مي كنند.
• انقلاب صنعتی تا حد زیادی به اقتصاد خانواده پايان داد چراکه پس از آن مردان حوزه هاي عمومی از سیاست گرفته تا اقتصاد، تجارت و قانون را اشغال کردند در حالی که زنان حوزه داخلی خانواده شامل نگهداری از فرزند، خانه داری و تعلیم و آموزش دینی را اداره مي كردند.
• قایل شدن حوزه های جداگانه برای زنان و مردان مانع از انجام مشاغل حرفه ای به وسیله زنان و وارد شدنشان به آموزش عالی شد.
• جدایی بین حوزه هاي زنان و مردان به شدت تحت تأثير جبرگرایی بیولوژیکی قرار داشت. چراکه این تصور وجود داشت که زنان و مردان با توجه به آرایش بیولوژیکی و ژنتیکی خود به طور طبیعی برای نقش های اجتماعی متفاوت مناسبند. 
• از اوایل قرن بیستم، برخی از انسان شناسان و سایر دانشمندان علوم اجتماعی تعیین كننده بودن بیولوژی در رفتار انساني را به چالش گرفتند و نشان دادند که شباهت های زیادی بین مردان و زنان وجود دارد و بسیاری از تفاوت هایی که بین دو جنس شناخته می شود ساخته و پرداخته اجتماع است.
خانواده مبتنی بر تولید، مشخصه مراحل اولیه توسعه در بسياري از اقتصادها است. اصطلاح اقتصاد خانواده هم برای توصیف خانواده به عنوان یک واحد اقتصادي مورد استفاده قرار می گیرد.
پیش از صنعتی شدن، تکنولوژی محدود و تغییر ناپذیر بود و بيشترين فعالیت اقتصادی در خانواده انجام مي گرفت و تولید و توزیع هم براساس عرف و سنت سازمان می یافت. در آن زمان میزان مرگ و میر بالا و بهره وری کم بود. به این معنی که در شهرها و روستاها طول زندگی کوتاه و شرايط زندگي خشن بود که بالاجبار پذيرفته شده بود. 
همچنین پیش از صنعتی شدن واحد اقتصادی خانواده همواره به کار تخصصی اعضای خانواده وابسته بود. سرمایه و زمین خانواده تولید کننده، میراثی از چند نسل بود و به وسیله نسل های قدیمی تر و کار آنها مهیا می شد و به نسل جوان ارایه می گردید. وسایل و كالاهایی که به وسیله خانواده تولید می شد نیز نه تنها برای مصرف خانه بود بلكه همچنين براي فروش و معامله در بازار نیز بود. تولید خانواده نیز تنها به توليدات کشاورزی محدود نمی شد، بلكه خانواده کالا هم تولید مي كرد و خدمات نیز ارائه مي داد. به منظور حفظ اقتصاد خانوادگي مناسب برای دوران ماقبل صنعتی شدن، نيروي کار برای خانواده مورد نیاز بود. 
نيروي کار  برای کار در مزرعه و حمایت از افراد مسن تر خانواده لازم تلقی می شد.
پس از صنعتی شدن، نقش خانواده به عنوان یک واحد اقتصادی تغییر كرد و از یک واحد تولید به يك واحد مصرف تبدیل شد. صنعتي شدن تغییراتی را به وجود آورد به طوری که بخش کشاورزی به نیروی کار كمتري نياز داشت. در نتیجه ديگر به کودکان به عنوان دارایی های اقتصادی نگاه نمي شد بلکه در قبال آنها نوعي احساس مسئوليت و ادای دین به وجود آمد.
صنعتي شدن بیشتر به افول اقتصاد خانواده كمك كرد چراکه بازار سرمایه تولید در مقیاس بزرگ در کارخانه ها، مزارع و معادن را تشویق كرد. پرداخت دستمزد در قبال کار رواج یافت و اعضای خانواده دیگر با یکدیگر همکاری نمي کردند بلکه از دستمزدهايي که به دست آورده بودند استفاده مي كردند تا کالاهای مورد مصرف خانواده را خریداری کنند. انقلاب صنعتی كه از قرن نوزدهم شروع شد و در قرن بیستم ادامه یافت نيرويي بود كه اقتصاد خانواده را تغییر داد و عامل به وجود آمدن "خانواده مدرن" شناخته می شود.
حوزه هاي جداگانه ایدئولوژی ای است که وجود حوزه های جداگانه برای زنان و مردان را توصيف و تجویز مي كند. از نظر فرهنگی محل پیدایش آن اروپا و آمریکای شمالی بود و به عنوان یک ایدئولوژی مشخص در طول انقلاب صنعتی ظاهر شد گرچه ایده پايه اي تفکیک جنسیتی بسیار قدیمی تر است.
اين ايده كه زنان بايد در فضاي جداگانه و خانگي فعالیت کنند در طول قرن ها در غرب گسترش يافت اما ریشه این ایده به گذشته هاي دور و يونان باستان برمی گردد. در عرصه سياسي، ارسطو دو فضای جداگانه را برای جامعه يونان تعریف کرد که عبارت بود از خانه (oikos) و شهر (polis).
مفهوم حوزه های جداگانه چنین دیکته مي كند که آرایش بیولوژیکی مردان با زنان متفاوت است، بنابراین اراده خداوند بر این قرار گرفته که مردان در حوزه عمومی - جهان سیاست، اقتصاد، تجارت و قانون فعالیت کنند. بر اساس این ایدوئولوژی حوزه مناسب فعالیت زنان قلمرو خصوصی زندگی خانوادگی و کارشان نگهداری از فرزندان، خانه داری، تربیت و پرورش دینی است.
اما در اواسط قرن بيستم مورخان و نظريه پردازان فمنيست بحث های انتقادي ای درباره ايدوئولوژي فضاي جداگانه و تأثيری که روي زندگي زنان به جا می گذارد را آغاز کردند. چراکه به عقیده آنها این ایده زنان را به شوهر و بچه هایشان به عنوان یگانه منبع هویت وابسته می کند.
برخلاف توكويل، ولتر و بقيه مورخان قرن 19 منتقد ايدوئولوژي فضای مجزا بودند.

پرینت
1751 رتبه بندی این مطلب:
5.0

مدیر ارشد رایشمندمدیر ارشد رایشمند

سایر نوشته ها توسط مدیر ارشد رایشمند
تماس با نویسنده

نوشتن یک نظر

این فرم نام، ایمیل، آدرس IP و محتوای شما را جمع‌آوری می‌کند تا بتوانیم نظرات درج شده در وب‌سایت را پیگیری کنیم. برای اطلاعات بیشتر خط‌مشی رازداری و شرایط استفاده< /a> که در آن اطلاعات بیشتری در مورد مکان، چگونگی و چرایی ذخیره داده های شما دریافت خواهید کرد.
افزودن نظر

ارتباط با نویسنده

x