1- (be) accustomed to
عادت داشتن به
خوب بودن در
آشنا با
مناسب برای
ترسیده از
خجالت زده از
متوجه به
خسته از
توانا در
متشکل از
پوشیده از
حسود به
هیجان زده از
دور از
علاقمند به
خوشحال از
امیدوار به
بی تفاوت به
پست تر از
بی گناه در
مصر بر
دخالت داشتن در
دخالت نداشت�� در
شما در پاسخ به
نظر شما اضافه شد، اما ابتدا باید تایید شود.