تا نابودی جهان هستی چقدر زمان باقی است؟

ادبیات فارسی, شعر و غزل, دیوان حافظ

عاشق روی جوانی خوش نوخاسته‌ام

عاشق روی جوانی خوش نوخاسته‌ام
و از خدا دولت این غم به دعا خواسته‌ام
عاشق و رند و نظربازم و می‌گویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراسته‌ام
شرمم از خرقه آلوده خود می‌آید
که بر او وصله به صد شعبده پیراسته‌ام
خوش بسوز از غمش ای شمع که اینک من نیز
هم بدین کار کمربسته و برخاسته‌ام
با چنین حیرتم از دست بشد صرفه کار
در غم افزوده‌ام آنچ از دل و جان کاسته‌ام
همچو حافظ به خرابات روم جامه قبا
بو که در بر کشد آن دلبر نوخاسته‌ام

شما در پاسخ به

نظر شما اضافه شد، اما ابتدا باید تایید شود.

نظر خود را برای ما بنویسید
لطفا نام خود را وارد کنید
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد کنید لطفا آدرس ایمیل معتبر وارد کنید
لطفا یک نظری بنویسید
ثبت و ارسال