تا نابودی جهان هستی چقدر زمان باقی است؟
ثبتنام
ورود | ثبت نام
صفحه اصلی
مطالب علمی
گفتمان علمی
بحث و گفتگو
دانلود منابع علمی
خانه
مقالات
ساقیا برخیز و درده جام را
ادبیات فارسی
,
شعر و غزل
,
دیوان حافظ
ساقیا برخیز و درده جام را
تاریخ انتشار:
1395/12/05
نام نویسنده:
SuperUserAccount
ساقیا برخیز و درده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را
ساغر می بر کفم نه تا ز بر
برکشم این دلق ازرق فام را
گر چه بدنامیست نزد عاقلان
ما نمیخواهیم ننگ و نام را
باده درده چند از این باد غرور
خاک بر سر نفس نافرجام را
دود آه سینه نالان من
سوخت این افسردگان خام را
محرم راز دل شیدای خود
کس نمیبینم ز خاص و عام را
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره برد آرام را
ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
هر که دید آن سرو سیم اندام را
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را
مطالب مرتبط
می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی
ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
سلامی چو بوی خوش آشنایی
به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی
شما در پاسخ به
نظر شما اضافه شد، اما ابتدا باید تایید شود.
نظر خود را برای ما بنویسید
*
نام و نام خانوادگی
لطفا نام خود را وارد کنید
*
ایمیل
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد کنید
لطفا آدرس ایمیل معتبر وارد کنید
*
متن پیام
لطفا یک نظری بنویسید
ثبت و ارسال