موجودات زنده بر اساس چه توانایی ای با محیط های سخت کنار می آیند؟
روندی در تکامل بیولوژیکی موجودات زنده وجود دارد که نتیجه انتخاب طبیعی است و بر اساس آن یک گونه بهتر با شرایط زندگی در محیط زیستش (دما، منابع غذایی و شکارچیان) انطباق پیدا می کند. این روند سازگاری یا سازش پذیری نام دارد.
در روند سازش پذیری صفات مفید بیشتر مورد دلخواهند. افرادی که فرزندان بیشتری دارند (یعنی بهتر انطباق پیدا کرده اند) هم ساختار ژنتیکی خود را بیشتر در نسل بعدی شرکت می دهند. بنابراین ژن هایی که برای شرایط خاصی مطلوب نیستند نادرتر خواهند شد.
در نتیجه می توان گفت سازش پذیری داشتن ویژگی های خاصی است که گیاهان و جانوران را قادر می سازد در یک محیط خاص موفق باشند.
استتار مثالی از سازگار شدن است. وزغ توانایی استتار دارد و شکل آن با محیط اطرافش یکی می شود. ترکیب رنگ نارنجی روشن و سیاه در پروانه پادشاه نیز نوعی سازگار شدن است که به شکارچیان بالقوه هشدار می دهد پروانه ای سمی است و جلوی خورده شدنش را بگیرد. این ویژگی های خاص در مدت زمانی طولانی از طریق فرایند انتخاب طبیعی تکامل یافته اند. سازگار شدن به موجود زنده شانس بیشتری برای زنده ماندن در یک محیط را می دهد.
سازگار شدن با بیابان
بیابان، محیطی به طور کلی گرم و به شدت خشک است. در بیابان نمونه های زیادی از گیاهان و جانورانی که با محیط اطرافشان سازگار شده اند دیده می شود. برخی از گیاهان بیابانی، مانند کاکتوس بشکه، ساقه ای با قابلیت گسترش یافتن برای ذخیره سازی آب پیدا کرده اند. در گیاهان دیگر از دست دادن آب از طریق برگ ها کاهش یافته است. چراکه برگ بخشی است که از طریق آن گیاه مقدار زیادی از آبش را از دست می دهد.
بقیه گیاهان پوششی مومی شکل بر روی برگ هایشان دارند و یا دارای برگ های کوچکی هستند که مساحت سطح در معرض عناصر خشک کننده را کاهش می دهد. بسیاری از گیاهان بیابانی همم هیچ برگی ندارند. در این گیاهان فتوسنتز که به طور معمول در برگ های سبز رخ می دهد، در ساقه رخ می دهد که رنگ سبز با رنگدانه کلروفیل دارد.
جانوران بیابان نیز سازگاری های زیادی پیدا کرده اند که به آنها کمک می کند در آب و هوای بیابانی زنده بمانند. بسیاری از این جانوران شبانه فعالیت می کنند. به این معنی که به جای ساعات روز که هوا داغ است در طول شب که خنک است فعالیت می کنند. موش کانگورویی آب بدنش را با دفع ادرار جامد به جای مایع حفظ می کند.
سازگار شدن با جنگل های استوایی
در نقطه مقابل آب و هوای بیابانی، آب و هوای جنگل های استوایی گرم و مرطوب است. در این جنگل ها سالانه بیش از 200 سانتی متر باران می بارد در حالی که در نقطه مقابل آن در بیابان ها میزان بارش باران 2.5 سانتی متر یا کمتر است.
گیاهان در جنگل های استوایی سازگاری هایی پیدا کرده اند که آنها را قادر می سازد آب را به شکلی مؤثر بیرون بریزند. برگ بسیاری از گیاهان جنگل های بارانی که طویل شده اند به همین منظور سازگاری پیدا کرده اند. ریشه های محکم هم از گیاه پشتیبانی می کند تا امکان رشد گیاه در خاک های خیس اسفنجی فراهم شود.
گیاهان جنگل های استوایی همچنین برای گرفتن نور خورشید اندکی که در کف جنگل تاریک است سازگار شده اند. به همین دلیل برگ های بزرگ در این منطقه شایع است. برگ های بزرگ میزان نوری که یک گیاه می تواند جذب کند را افزایش می دهند. گیاهان دیگر مانند ارکیده ها و سرخس ها بر روی گیاهان دیگر و روی تاج آنها رشد می کنند چراکه در آن جا نور خورشید بیشتری وجود دارد.
سازگاری های دیگر
سازگاری هایی که مورد بحث قرار گرفت همگی سازگاری های مربوط به شرایط خاص آب و هوایی هستند این در حالی است که موجودات زنده با دیگر جنبه های محیطشان نیز سازگاری هایی ایجاد کرده اند. برخی از جانوران سازگار شده اند تا نوع خاصی از مواد غذایی را بخورند و دیگران سازگار شده اند تا جلوی خورده شدن خود را بگیرند.
بیشتر جانوران سازگاری های رفتاری دارند که به آنها کمک می کند جفت خود را جذب کنند. در دنیای گیاهان، بسیاری از گل ها ساختار های خاصی ایجاد می کنند که به آنها کمک می کند گرده افشانی به وسیله حشرات تضمین شود.