مفهوم اشتغال کامل و بیکاری
وضعیت اشتغال کامل منابع به این معنا است که همه عوامل تولید را به کار گرفته باشیم. در این شرایط اگر بخواهیم یک کالای اضافی تولید کنیم همیشه باید از کالای دیگری صرف نظر کنیم.
به عنوان مثال اگر در یک جامعه تنها دو کالای کره و توپ جنگی تولید می شود (کره و توپ جنگی نماد کالاهای نظامی و کالاهای غیرنظامی هستند)، برای تولید کره بیشتر باید توپ کمتری تولید کرد و برعکس. به عبارتی باید منابع را از تولید یک کالا خارج کرده به تولید کالای دیگر اختصاص داد، البته به شرطی که بتوان از منابعی که برای ساخت یک کالا به کار می رود برای ساخت کالای دیگر بهره جست.
به عنوان نمونه از آهنی که برای تولید توپ به کار می رود می توان ماشین آلات لازم برای تولید کره ساخت. در مورد توپ جنگی و کره، اشتغال کامل منابع به این معنا است که اجتماع باید بین توپ بیشتر یا کره بیشتر یکی را انتخاب کند.
در زمینه اشتغال نیروی کار می توان به وضعیت روس ها قبل از جنگ جهانی اشاره کرد. قبل از جنگ روس ها بیکاری کمی داشتند. در هنگام جنگ چاره ای نبود جز این که به جای کالاهای مصرفی کالای جنگی بسازند. پس نیروی کاری که دست اندرکار ساخت کالاهای مصرفی بود به ساخت کالاهای جنگی پرداخت.
به این ترتیب در شرایط اشتغال کامل انتخاب یک کالا مستلزم جانشین کردن و فدا کردن مقداری از کالای دیگر است.
این مثال ها مربوط به شرایط اشتغال کامل بود. حالا اگر منابع تولید بیکار مانده باشند چه رخ می دهد؟
به عبارتی اگر نیروی کار، زمین و کارخانه ها کاری نداشته باشند چه خواهد شد؟ این وضعیت به این معنی است که در اقتصاد بیکاری حکمفرما است. در این صورت نسبت به زمانی که اشتغال کامل وجود داشت کره و توپ جنگی کمتری می سازیم ولی در عین حال این امکان هم هست که از منابع بیکار مانده استفاده کنیم و توپ و کره زیادتری داشته باشیم.
به عنوان مثال آمریکا پس از سال 1940 توانست سطح زندگی مردم عادی را از همیشه بالاتر ببرد. چون منابع بیکار مانده را به کار گرفت.
بیکاری شدیدی که در آلمان وجود داشت باعث شد هیتلر بدون توسل به زور به قدرت برسد. وی از سال 1933 و مدتی قبل از جنگ جهانی دوم شروع به تهیه مقدمات جنگ کرد و با به کار گماشتن کارگران بیکار در صنایع نظامی بر میزان تولید اضافه کرد. به این ترتیب کارخانه ها به تولید کالای جنگی به جای کالای مصرفی پرداختند.