شاخه های زبان هندواروپایی و سرزمین هایی که به آنها تکلم می شود
زبان های هند و اروپایی خانواده ای از زبان های مرتبط با یکدیگرند که امروزه در محدوده گسترده ای شامل آمریکا، اروپا، غرب و جنوب آسیا به آنها تکلم می شود.
به احتمال زیاد اولین کسانی که به زبان هندواروپایی سخن می گفتند در اوکراین امروزی و مناطق مجاور آن شامل قفقاز و جنوب روسیه زندگی می کرده اند. سپس این زبان به بسیاری از نقاط اروپا گسترش یافت و بعد به ایران و هند رسید. باور بر این است که زبان واحد و اولیه هند و اروپایی امروزی مربوط به حدود 3400 سال قبل از میلاد است.
از آن جایی که کسانی که به زبان اولیه هندواروپایی صحبت می کردند هنوز سیستم نوشتاری نداشتند، اسناد فیزیکی ای درباره این زبان وجود ندارد. علم زبان شناسی در تلاش است تا با به کارگیری چند روش، زبان اولیه هند و اروپایی را بازسازی کند و با این که بازسازی دقیق آن غیر ممکن به نظر می رسد، تصویری کلی از زبان و فرهنگ مشترک هندواروپایی به دست آورند. این مطالعات با استفاده از روش های تطبیقی انجام می شوند. همچنین در مطالعات از مقایسه اسطوره ها، قوانین و نهادهای اجتماعی بهره گرفته می شود.
زبان های هندواروپایی شاخه های زیادی دارد که عبارتند از: آناتولی، هند و ایرانی، یونانی، ایتالیایی، سلتیک، آلمانی، ارمنی، تخاری، بالتو- اسلاو و آلبانیایی.
آناتولی
این شاخه زبانی زمانی در بخش آسیایی ترکیه و برخی از مناطق شمالی سوریه زبان غالب بوده است. معروف ترین زبان این گروه زبانی، هیتی بوده است.
لوین (Luvian)، پالاییک (Palaic)، لسیایی و لیدی نمونه های دیگر زبان های متعلق به این گروه بوده اند. همه زبان های این گروه در حال حاضر منقرض شده اند. قدیمی ترین شواهد مربوط به زبان هندواروپایی مربوط به این شاخه است و تاریخ آنها به 1800 سال پیش از میلاد می رسد.
هند و ایرانی
این شاخه شامل دو زیر شاخه هندی و ایرانی است. امروزه این زبان ها در هند، پاکستان، ایران و مناطق مجاور آن و همچنین در مناطقی از دریای سیاه تا غرب چین زبان زبان های غالب اند.
سانسکریت، که به زیر شاخه هندی تعلق دارد در میان زبان های اولیه این شاخه بهتر از بقیه شناخته شده است. قدیمی ترین نوع زبان سانسکریت، سانسکریت ودایی است. این زبان در وداها که مجموعه ای از سرودها و متون هند باستان است حفظ شده است. کسانی که به زبان هندی صحبت می کنند در حدود 1500 سال پیش از میلاد از آسیای مرکزی به شبه قاره هند وارد شده اند. در سرود 1.131ریگ ودا، درباره سفری افسانه ای که ممکن است خاطره ای دور از این مهاجرت باشد صحبت شده است.
اوستایی زبانی است که بخشی از گروه ایرانی را تشکیل می دهد. اوستایی قدیم (گاهی اوقات اوستایی گاتاها نامیده می شود). قدیمی ترین زبان حفظ شده در میان زبان های زیر شاخه ایرانی است. این زبان «خواهر» زبان سانسکریت است و زبانی است که در متون مذهبی اولیه زرتشتی مورد استفاده قرار گرفته است.
دیگر زبان مهم زیر شاخه ایرانی، فارسی باستان است که زبانی است که در کتیبه های سلطنتی سلسله هخامنشی یافت می شود. زمان شروع استفاده از این زبان اواخر قرن 6 پیش از میلاد بوده است. شواهد موجود، قدمت این زبان را به 1300 سال قبل از میلاد می رساند.
امروزه در هند و پاکستان به بسیاری از زبان های هندی تکلم می شود. از جمله آنها هندی- اردو، پنجابی و بنگالی است. به زبان های ایرانی مانند فارسی (فارسی امروزی)، پشتو و کردی در عراق، ایران، افغانستان و تاجیکستان تکلم می شود.
یونانی
یونانی گروهی از گویش ها است. در تاریخ بیش از 3000 ساله نگارش، گویش های یونانی هیچ وقت به صورت زبانی قابل فهم تکامل نیافتند. یونانی زبان غالب در انتهای جنوبی بالکان، شبه جزیره پلوپونز و دریای اژه و اطراف آن بوده است.
اولین کتیبه های الفبایی مربوط به زبان یونانی به اوایل قرن هشتم پیش از میلاد بر می گردد که احتمالاً زمانی است که حماسه هومر، ایلیاد و اودیسه در شکل کنونی خود به نگارش درآمده اند.
ایتالیک
زبان های این شاخه در شبه جزیره ایتالیا غالب بوده اند. مردمی که به زبان ایتالیک صحبت می کردند بومی ایتالیا نبودند. آنها در حدود 1000 پیش از میلاد با عبور از رشته کوه های آلپ وارد ایتالیا شدند و به تدریج به جنوب نقل مکان کردند. لاتین، معروف ترین زبان این شاخه است. لاتین در ابتدا زبان محلی نسبتاً کوچکی بوده که قبایل شبانی مقیم شهرک های کوچک کشاورزی در مرکز شبه جزیره ایتالیا آن را مورد استفاده قرار می دادند. اولین کتیبه به زبان لاتین در قرن 7 پیش از میلاد ظاهر شد و تا قرن 6 پیش از میلاد این زبان به میزان قابل توجهی گسترش یافته بود.
رم عامل توسعه زبان لاتین در دوران باستان بوده است.
زبان های دیگر شاخه سلتیک عبارتند از: فالیسکان ((Faliscan، سیبلیک (Sabellic)، آمبرین (Umbrian)، پایسین (Picene) جنوبی و زبان اوسکی (Oscan). همه این زبان ها منقرض شده اند.
زبان های رومی تبار امروزی تنها بازمانده شاخه ایتالیک اند.
سلتیک
این شاخه دارای دو زیر شاخه سلتیک قاره ای و سلتیک جزایر است. حدود600 پیش از میلاد، قبایل سلتیک زبان از جایی که امروزه جنوب آلمان، اتریش و غرب جمهوری چک است تقریباً در تمام جهات گسترش یافتند و در فرانسه، بلژیک، اسپانیا، و جزایر بریتانیا، منتشر شدند. سپس تا 400 قبل از میلاد به سمت جنوب یعنی به شمال ایتالیا و به سمت جنوب شرقی به بالکان و حتی فراتر از آن حرکت کردند.
در اوایل قرن اول پیش از میلاد، قبایل سلتیک زبان بر بخش بسیار قابل توجهی از اروپا غلبه یافته بودند. در 50 پیش از میلاد، ژولیوس سزار بر سرزمین گل (فرانسه باستان) تسلط پیدا کرد و بریتانیا هم حدود یک قرن بعد به وسیله امپراتور کلودیوس فتح شد. در نتیجه این منطقه بزرگ سلتیک زبان جذب امپراتوری رم شد و لاتین به زبان غالب تبدیل شد. زبان سلتیک قاره ای در نهایت مرد. سرآمد زبان های سلتیک قاره ای، گولیش(Gaulish) بود.
با ورود قبایل سلتیک زبان به بریتانیا، در سراسر قرن 6 پیش از میلاد در بریتانیا به زبان سلتیک جزایر تکلم می شد. ایرلند دچار انزوایی جغرافیایی بود که این کشور از حمله رومی ها و آنگلوساکسون ها در امان نگه می داشت و به همین خاطر زبان سلتیک جزایر در این کشور رونق گرفت.
تنها زبان های سلتیکی که هنوز به آنها تکلم می شود (گالیک ایرلندی، گالیک اسکاتلندی، ولزی و برتون) از سلتیک جزایر به وجود آمده اند.
ژرمنی
شاخه ژرمنی به سه زیر شاخه تقسیم می شود: ژرمنی شرقی که در حال حاضر منقرض شده. ژرمنی شمالی، شامل نورس قدیم (Old Norse) که جد همه زبان های اسکاندیناوی مدرن است و ژرمنی غربی که شامل زبان انگلیسی قدیم، ساکسون قدیم و ژرمنی عالی قدیم (Old High) است.
اولین شواهد مربوط به مردم ژرمن به نیمه اول هزاره اول قبل از میلاد برمی گردد. این مردم در منطقه ای زندگی می کردند که از جنوب اسکاندیناوی تا سواحل دریای بالتیک شمالی امتداد می یافت. در دوران ماقبل تاریخ، قبایل ژرمنی زبان در شمال با فینیک زبان ها و در شرق با قبایل اسلاو بالتو ارتباط برقرار کردند. در نتیجه این تعامل، زبان ژرمنی اصطلاحاتی را از زبان های فنلاندی و بالتو- اسلاو اقتباس کرد.
بیشتر وایکینگ ها به انواع مختلف نورس قدیم تکلم می کردند. اساطیر ژرمنی بومی شمال اروپا و فرهنگ عامه مربوط به قبل از مسیحیت در زبان نورس قدیمی، در یک گویش به نام ایسلندی قدیم حفظ شده است.
هلندی، انگلیسی، فریزی (Frisian) و ییدیش (Yiddish) چند نمونه از بازماندگان مدرن زیر شاخه ژرمن غربی هستند، در حالی که دانمارکی، فاروئی، ایسلندی، نروژی و سوئدی بازماندگان شاخه ژرمنی شمالی اند.
ارمنی
ریشه مردم ارمنی زبان موضوعی حل نشده است. این احتمال وجود دارد که ارامنه و فریگی ها (Phrygians) متعلق به موج مهاجری باشند که در حدود اواخر هزاره دوم پیش از میلاد از بالکان وارد آناتولی شده اند. ارامنه در منطقه ای اطراف دریاچه وان در ترکیه امروزی ساکن شدند.
این منطقه در اوایل هزاره اول پیش از میلاد به دولت اورارتو تعلق داشت. در قرن 8 پیش از میلاد، اورارتو تحت کنترل آشور درآمد و در قرن 7 پیش از میلاد، ارامنه بر منطقه تسلط یافتند. مادها به زودی جذب منطقه شدند و ارمنستان به دولت رعیت آنها تبدیل شد. در طول دوره امپراتوری هخامنشی، منطقه ساتراپ پارسی بود. تسلط پارس ها تأثیر زبانی قوی ای بر ارمنی ها به جا گذاشت که بسیاری از محققان گذشته را گمراه کرد و به این باور رساند ارمنی در واقع به گروه زبانی ایران تعلق داشته است.
تخاری
سرگذشت مردمی که به زبان تخاری صحبت می کردند هنوز هم در هاله ای از ابهام است. مشخص شده که آنها در صحرای تکله مکان (Taklamakan) واقع در غرب چین زندگی می کردند. متونی مرتبط به زبان آنها به جا مانده ولی هیچ یک درباره خود تخاری ها چیزی نگفته اند. دو زبان مختلف متعلق به این شاخه تخاری A و تخاریB نامیده می شوند.
مومیایی هایی زیادی مربوط به این مردم در صحرای تکله مکان کشف شده اند. آنها خوب حفظ شده اند و ویژگی های مردم قفقاز مانند قد بلند، موهای قرمز، بور و قهوه ای در آنها مشهود است. قدمت این مومیایی ها به 1800 پیش از میلاد تا 200 بعد از میلاد می رسد. سبک و الگوهای پوشش آنها شبیه به فرهنگ هالاشتات در مرکز اروپا است. تجزیه و تحلیل فیزیکی و شواهد ژنتیکی نیز شباهت هایی را با ساکنان غرب اوراسیا نشان می دهد.
این شاخه به طور کامل منقرض شده است.
بالتو- اسلاو
این شاخه شامل دو زیر شاخه بالتیک و اسلاو است.
احتمالاً قلمرو بالت ها در اواخر عصر برنز، از غرب لهستان به سراسر کوه های اورال امتداد داشته است. پس از آن بالت ها یک منطقه کوچک در امتداد دریای بالتیک را اشغال کردند. بخش شمالی منطقه که به وسیله بالت ها اشغال شد در تماس نزدیک با قبایل فینیک قرار داشت. زبان فینیک جزو زبان هندواروپایی نبود. کسانی که به فینیک صحبت می کردند مقدار قابل توجهی از کلمات بالتی را قرض گرفتند و حدس زده می شود که بالت ها اعتبار مهم فرهنگی منطقه بوده اند.
به خاطر فشار مهاجرت های گوتیک و اسلاوی، قلمرو بالت ها کاهش یافت.
شواهد باستان شناسی نشان می دهد که از 1500 سال پیش از میلاد، یا اسلاوها و یا اجدادشان منطقه ای که از نزدیکی مرزهای لهستانی غربی شروع می شد و به سمت رود دین پر در بلاروس امتداد می یافت را اشغال کرده بودند. در طول قرن 6 بعد از میلاد، قبایل اسلاو زبان قلمرو خود را با مهاجرت به یونان و بالکان گسترش دادند. این زمانی است که برای اولین بار و در اسناد مربوط به امپراتوری بیزانس نامی از آنها به میان می آید.
یا برخی یا همه اسلاوها زمانی بیشتر متمایل به شرق، در اطراف خاک ایران ساکن شده بودند. دلیلش این است که بسیاری از کلمات ایرانی در مراحل اولیه به پیش اسلاوی وام داده شده اند. بعد از آن وقتی اسلاوها به سمت غرب نقل مکان کردند، با قبایل آلمانی در تماس قرار گرفتند و دوباره واژه هایی را از آنها وام گرفتند.
تنها دو زبان زیر شاخه بالتیک زنده مانده اند که عبارتند از: لتونی و لیتوانی. اما تعداد زیادی از زبان های اسلاوی باقی مانده اند. مانند بلغاری، چک، کرواتی، لهستانی، صربی، اسلواکی، روسی، و ... .
آلبانیایی
آلبانیایی آخرین شاخه زبانی هند و اروپایی است که فرم نوشتاری دارد. دو فرضیه در مورد منشأ زبان آلبانیایی وجود دارد. اولی می گوید که آلبانیایی نسل مدرن ایلی رین ((Illyrian است. ایلی رین زبانی است که در طول دوران کلاسیک به شکلی وسیع در منطقه به آن تکلم می شده است.
از آن جایی که اطلاعات خیلی کمی درباره ایلی رین وجود دارد، این ادعا را از نقطه نظر زبانی نه می توان تکذیب کرد و نه تأیید. اما از دیدگاه تاریخی و جغرافیایی می توان این ادعا را پذیرفت. دومین فرضیه می گوید که آلبانیایی از نوادگان زبان تراکیا است. تراکیا زبان دیگری است که در مقایسه با ایلی رین در شرق دورتر به آن تکلم می شده است.
امروزه به زبان آلبانیایی در آلبانی به عنوان زبان رسمی تکلم می شود. در چندین ناحیه دیگر در یوگسلاوی سابق و همچنین در مناطق کوچک محصور در جنوب ایتالیا، همچنین یونان، مقدونیه و چند ناحیه دیگر هم به این زبان صحبت می شود.
همه زبان های این گروه یا منقرض شده اند و یا در مرحله قبل از تبدیل شدن به یک زبان مدرن اند. نمونه هایی از این گروه زبانی فریگی، تراکیا، مقدونی باستان (نباید با زبان مقدونی که در حال حاضر در مقدونیه به آن صحبت می شود و بخشی از شاخه اسلاوی است اشتباه گرفته شود)، ایلی رین، ونتیک (Venetic)، مساپیک (Messapic) و لوسیتانین (Lusitanian) هستند.
زبان شناسی تاریخی زبان هندواروپایی
علم زبان شناسی تا قرن 18 توسعه نیافت.
در دوره استعمار هند به وسیله بریتانیا، یک خاورشناس و حقوقدان انگلیسی به نام سر ویلیام جونز با زبان سانسکریت آشنا شد. جونز با یونانی و لاتین نیز آشنایی داشت. وی از شباهت بین این سه زبان شگفت زده شد و در یک سخنرانی در سال 1786 ایده هایش را در این زمینه بیان کرد.
وی گفت: زبان سانسکریت که قدمت بسیار زیادی دارد ساختار فوق العاده ای دارد؛ کامل تر از زبان یونانی و پیچیده تر از لاتین است با این حال پیوستگی زبان سانسکریت با این زبان ها، هم در ریشه افعال و هم در اشکال دستور زبان قوی است به حدی که این احتمال که این شباهت ها به صورت تصادفی ایجاد شده باشند به حداقل می رسد.
این پیوستگی به قدری قوی است که نمی توان آنها را بدون داشتن عقیده به منبعی مشترک مورد بررسی قرار داد. گوتیک و سلتیک هم چنین هستند. هر چند که اصطلاحات آنها با اصطلاحات زبان سانسکریت فرق می کند ولی منشأشان یکسان است. فارسی قدیم را هم هم ممکن است بتوان به این خانواده اضافه کرد.
این ایده که یونانی، لاتین، سانسکریت و فارسی از یک منبع مشترک به وجود آمده اند انقلابی در آن زمان و نقطه عطفی در تاریخ زبانشناسی محسوب می شد.