سخنی از بزرگان...

فیلتر:

مرتب سازی بر اساس:

فیلتر بر اساس دسته‌ها

  • Expand/Collapse
    • Expand/Collapse
دکتر سیاوش شهشهانی
مدیر ارشد رایشمند
/ دسته‌ها: معرفی, مشاهیر

دکتر سیاوش شهشهانی

زندگی نامه

دکتر سیاوش شهشهانی در سال ۱۳۸۲ به عنوان چهره ماندگار ریاضیات کشور معرفی شد. دکتر سیاوش میرْشَمس شَهْشَهانی (متولّد ۱۰ خرداد ۱۳۲۱ در تهران)، محقق و استاد ایرانی ریاضیات است. وی در حال‌حاضر استاد دانشکده علوم ریاضی دانشگاه صنعتی شریف و رپیس واحد ثبت دامنه اینترنتی ir.است .

زمینهٔ فعالیت و تحقیقات او در ریاضیات، عموماً سیستم‌های دینامیکی است.

وی در سال ۱۳۲۱ در تهران متولّد شد. طی سال‌های ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۹، دوره‌های اول و دوم تحصیلات متوسطه را در «دبیرستان اندیشه» و «دبیرستان هدف ۱» گذراند و در سال ۱۳۳۹ تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی در رشتهٔ ریاضیات در کالج هوپ در ایالت میشیگان در کشور امریکا آغاز نمود و سپس از سال ۱۳۴۰ تحصیل در این رشته را در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی ادامه داد. او مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۴۳ (۱۹۶۴ (میلادی)) دریافت نمود و در همان سال شرکت در دورهٔ تحصیلات تکمیلی را در همان دانشگاه آغاز کرد.

وی در سال ۱۳۴۸ پس از دفاع از رسالهٔ دکتری خود با عنوان «نظریهٔ سرتاسری معادلات دیفرانسیل مرتبهٔ دوم عادی روی خمینه‌ها» و تحتِ راهنماییِ استیو اسمیل مدرک دکترای خود را دریافت نمود و از همان سال به تحصیل در دانشگاه برکلی پرداخت که تا سال بعدی (۱۳۴۹، ۱۹۷۰ (میلادی)) ادامه داشت.

در سالهای بعدی وی بعنوان استادیار در دانشگاههای نورث‌وسترن در ایلینوی (سال ۴۹ و ۵۰)، دانشگاه ویسکانیسن در مدیسن (سال ۵۰ تا ۵۲)، و دانشگاه میشیگان در ان‌اربر (سال ۵۲ و ۵۳) حضور یافت. او در سال ۱۳۵۳ پس از بازگشت به ایران، به عضویّت هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف درآمد. در سال ۱۳۵۸ وی به رتبهٔ استادی در این دانشگاه رسید

وی از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۷ ریاست دانشکده علوم ریاضی دانشگاه صنعتی شریف را بعهده داشته است و از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ بعنوان رئیس بخش ریاضی «مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات» - که امروزه با نام «پژوهشگاه دانش‌های بنیادی» شناخته می‌شود - فعالیّت نموده است.

منبع: ویکی پدیا

چرا حساب دیفرانسیل و انتگرال؟

دكتر سیاوش شهشهانی به پرسش‌های همشهری آنلاین در مورد چاپ كتاب حساب دیفرانسیل و انتگرال پاسخ داد.

اولین سئوال ما از دکتر شهشهانی این بود که اصلا چرا حساب دیفرانسیل و انتگرال و اینکه اصلا چرا با این کتاب شروع کردید؟


دکتر شهشهانی به این پرسش ما پاسخی طولانی داد که خود از آن به عنوان «مقدمه بلند» یاد کرد و آن را ضروری تلقی می‌کرد:
"حساب دیفرانسیل و انتگرال عمومی‌ترین درس ریاضی است که در دانشگاه تدریس می‌شود دانشجویان علوم پایه و مهندسی آن را در سال اول می‌گیرند و دانشجویان رشته‌های دیگر هم اگر درس ریاضی الزامی داشته باشند معمولا صورتی از همین مبحث است. این امر دلیل موجهی هم دارد. حساب دیفرانسیل و انتگرال زبان بیان پدیده‌های غیرخطی و ابزار حل این مسایل است. اما ریاضیات غیر خطی چیست؟
در ساده ترین حالت یک اتومبیل در حال حرکت را درنظر بگیرید اگر این اتومبیل با سرعت ثابتی حرکت کند و بخواهید بدانید مثلا پس از ده دقیقه چه مسافتی را طی کرده‌است، سرعت اتومبیل را در مدت زمان ضرب می‌کنید. حالا اگر سرعت ثابت نباشد و سرعت متغیر اتومبیل را به صورت یک نمودار به شما داده باشند، چه می‌کنید؟ در اینجا باید از حساب انتگرال استفاده کنید. این یک نمونه است‌. نمونه ساده دیگر اینکه اگر جسمی دارای بدنه خمیده باشد چگونه حجم آن را محاسبه می‌کنید؟ علوم طبیعی، مسایل مهندسی، اقتصاد، و هر جای دیگر که کمیت متصل مطرح می‌شود مملو از مسایل غیرخطی است و اغراق نیست که بگوئیم از قرن هفدهم میلادی رشد و پیشرفت بخش بزرگی از علم و تکنولوژی دست در دست توسعه حساب دیفرانسیل و انتگرال بوده‌است.

از اینروست که این بخش از ریاضیات جزء دانش ضروری بسیاری از رشته‌های دانشگاهی محسوب می‌شود و هر کتاب که در این زمینه نوشته شود، می‌تواند بالقوه مخاطبان زیادی داشته باشد.
اشاره داشتم به «کمیت متصل» و اینکه موضوع این رشته از ریاضیات بررسی تغییرات غیرخطی یا غیر یکنواخت اینگونه کمیت‌هاست.در واقع دیرینه این مسایل و غور در مورد ماهیت کمیت متصل به دوران باستان، یعنی خیلی پیش از قرن هفدهم، باز می‌گردد ولی روش اسلوبمند رویکرد به این مسایل از قرن هفدهم پاگرفت. از دوران باستان تمایز میان کمیت‌های منفصل که با اعداد طبیعی شمارش می‌شوند و کمیت‌های متصل مانند گذر زمان یا طول پاره‌خط‌ها مورد توجه ریاضی‌دانان، علمای طبیعی و فلاسفه بوده است . تجلی کمیت‌های متصل معمولا در هندسه مشاهده می‌شود و کمیت‌های منفصل در حساب. اینکه انسان توانسته است یک تئوری منسجم و کار ساز از کمیت‌های متصل داشته باشد و بر مبنای آن ابزار موثری برای بررسی تغییرات غیر یکنواخت آنها ابداع کند به نظر من از بزرگترین موفقیت‌های  تفکر بشر است. تدریس و تشریح این جریان بزرگ و دیرینه دار فکری یکی از لذت بخش ترین فعالیت‌های بیش از سی سال فعالیت دانشگاهی من بوده است‌. در واقع آنچه مرا به سوی نوشتن این کتاب سوق داد سعی در مکتوب کردن این تجربه بسیار زیبا و معنی دار بود."

پس از این مقدمه دوباره نوبت به ما رسید تا سئوال دیگری از دکتر شهشهانی بپرسیم:

در تبدیل فرم شفاهی به فرم مکتوب چه چیزهایی به کتاب انتقال داده نشد؟

"من خیلی دیر فهمیدم که محیط کلاس و حتی تنظیم درسنامه مبتنی بر صحبت کلاس یک دنیای کاملا متفاوت از محیط نوشتاری صرف تالیف یک کتاب است. وقتی شما رویاروی چند صد جوان کنجکاو و تیز هوش صحبت می‌کنید محیط شفاهی امکاناتی به شما می‌دهد که در عرصه مخاطبان ناشناخته موجود نیست. شاید اگر از روز اول می‌دانستم چه چالشی در مقابل خواهم داشت هرگز دست به کار نوشتن نمی‌شدم. خیلی مشکل می‌توان لطائف محیط شفاهی را به کاغذ منتقل کرد. ادبیات کتاب با محیط خودمانی کلاس فرق دارد.

اشاره‌ها، مکث‌ها، تکرارها و حتی حرکات بدنی همه مدرس را در انتقال مطلب در کلاس یاری می‌دهند ولی اینها جایی در کتاب ندارند. البته در مقابل ابزار بصری مانند تصویرهای با کیفیت تا حدی جبران مافات می‌کنند. نکته دیگر اینکه کتاب باید از دقت و کمال بیشتری برخوردار باشد به گونه‌ای که حتی‌المقدور یک متن جامع، قابل ارجاع و خودکفا باشد. این الزامات و اینکه ضرورتاْ مخاطبان کتاب اقشار وسیعتری از جماعت خاص در دانشگاه خاص را در بر می‌گیرد موجب می‌شود که متن کتاب رسمی‌تر، خنثی تر و بعضا بی‌روح تر باشد. باید اذعان کنم که ناشر کتاب، یعنی انتشارات فاطمی، از آغاز دید دقیقتر و هدفمندتری نسبت به انتظاراتش داشت تا خود من. شاید انگیزه من که هر چند وقت یک بار این درس را تدریس می‌کنم و نزدیک به بازنشستگی هستم یک انگیزه روانی بود، یعنی کوشش درماندگار کردن و تداوم بخشیدن به تجربه¬ای که از آن لذت فراوان برده‌ام. ولی انتشارا ت فاطمی برنامه مشخصی دارد. آنها به درستی دریافته‌اند که در محیط علمی ایران فقدان محسوسی از به اصطلاح « تکست بوک» تالیفی با استاندارد بین المللی مشهود است و در صددند که باب جدیدی در زمینه تالیف بگشایند. ناشر خوب و موفق طبعا کتابی می‌خواهد که هم ضوابط استانداردهای تالیف بودن را ارضا کند و هم بتواند پاسخگوی نیاز بازار باشد. یک درسنامه، هرچند که در آن بسیاری ظرافت‌های کلاس درس قابل رویت است ولی نیاز عمومی را پاسخگو نیست. ناشر حاضر در این راه ریسک بزرگی را پذیرفته است و همه گونه امکانات پشتیبانی را فراهم کرده است. البته من بهیچوجه نمی‌توانم ادعا کنم که از عهده کار برآمده‌ام ولی کوشش خود را کرده‌ام و این می‌تواند حداقل به نسل‌های بعد این جرات را بدهد که در کنار نهضت ترجمه جا افتاده و موفقی که برای کتابهای علمی پدید آمده است در راه تالیف نیز گام بردارند. اینرا هم اضافه کنم که قطعاْ همکاران دیگری در دانشگاه‌های مختلف کوشش‌های تالیفی خوبی در همین زمینه انجام داده‌اند. من از این اقبال خوب برخوردار بوده‌ام که یک ناشر حرفه‌ای حاضر شده است چاپ نوشتاری مطابق سلیقه شخصی خودم را بپذیرد.

در مورد محض بودن ریاضیات و کاربردی بودن رشته‌های فنی چه می‌گویید؟ آیا ریاضیات می‌تواند این قدر قابل شهود باشد؟

"اگر ریاضیات ملموس نباشد درک آن امکانپذیر نیست .اما ملموس بودن به معنای عینیت فیزیکی نیست. کسی که در ریاضیات کارخلاق می‌کند، حتی حل یک مساله دشوار، مساله را اول برای خود ملموس می‌کند. یکی از خطاهای بعضی شیوه‌های آموزش ریاضی مجرد کردن ریاضیات به درجه‌ای بیش از نیاز به تجرید است، یا اصرار ورزیدن بر درجه‌ای از دقت که برای مخاطب دانشجو نیاز به آن ملموس نیست و موضوع را از فضای ذهنی او خارج می‌کند.

در مورد تشابه ریاضیات به جنبه‌های اجتماعی زندگی چه میتوان گفت؟ ریاضیات دنیاهای متفاوتی دارد. رابطه این دنیاها با زندگی چیست؟ آیا هر دنیای خاص در ریاضیات یک بینش اجتماعی خاص می‌پذیرد؟

"به نظرم این درست است که در هر رشته افرادی با گرایش‌های ذهنی متفاوت می‌توانند کار کنند. در ریاضیات گرایش بعضی تجسمی و هندسی است، و بعضی دیگر عددی و کمی. درس اول ریاضی دانشگاه یعنی همین حساب دیفرانسیل و انتگرال، هردوجنبه را به وفور دارد و دانشجویانی که موضوع را جدی بگیرند  به گونه‌ای تمایلات طبیعی خودشان را پیدا می‌کنند. یک شباهت دیگرهم بین ریاضیات و کارهای ادبی و هنری هست . در ریاضیات هم فردیت و خصوصیات ذهنی افراد در کارشان ظاهر می‌شود. همانطورکه مثلا یک رمان یا نقاشی خاص نمی‌تواند کارنویسنده یا نقاش خاصی باشد، نوع تفکر و رویکردی که در یک کار تحقیقی ریاضی سطح بالا ظاهر می‌شود خیلی اوقات صاحب کار را لو می‌دهد.

آیا در ریاضیات اعداد مثل کلمه ها در ادبیات، مفهوم و بینش خاصی دارند؟

همانطور که یک کلمه خاص به زبان شعرای مختلف ممکن است با مضمون‌های مختلف ظاهر شود مفاهیم ریاضی هم ممکن است شخصیت‌های گوناگونی از خود بروز دهند. مثلا مفهومی در ریاضیات داریم به نام « انتگرال». در کتابهای مختلف رویکردها و تعبیرهای متفاوتی از آن مشاهده می‌کنید، بعضی هندسی‌تر و بعضی جبری تر. خود ریاضی کاران هم بسته به مقتضییات کاری که می¬کنند ممکن است جنبه های مختلفی از یک مفهوم ریاضی واحد را مورد تاکید قرار دهند. در واقع فراموش نکنید که ریاضیات و علوم طبیعی هم کار انسانند و شکافی که بعضی تصور می‌کنند میان علم و ریاضیات از یک سو و هنر و ادب از سوی دیگرهست وجود ندارد. ریاضیات یک عمل انسانی است.

در پایان دکتر شهشهانی توضیح داد که جلد دوم کتاب حساب دیفرانسیل و انتگرال قرار است تا پایان سال ۱۳۸۶ چاپ شود. جلد اول کتاب با فصل «عدد » شروع می‌شود و در آن تاکید بر درک کمیت متصل و تغییرات آن است  جلد دوم با فصل «فضا» آغاز می‌شود و در آن جنبه های هندسی به گونه بارزتری ظاهر می‌شوند.

منبع: همشهری آنلاین

داستان ورود اینترنت به ایران

توضیح: 

دور‌اندیشی و تلاش‌های دکتر شهشهانی و دیگر همکاران آنها در مرکز تحقیقات فیزیک نظری باعث شد تا ایران در نخستین سال‌های تولد اینترنت به این شبکه جهانی بپیوندد.
سال 68 گروهی از پژوهشگران دانشگاهی رشته‌های فیزیک و ریاضیات تصمیم گرفتند پژوهشگاه ویژه‌ای را برای این علوم پایه تأسیس کنند. وزارت علوم به پیشنهاد دانشگاهیان، ریاست این مرکز را به‌عهده دکتر محمد‌جواد لاریجانی استاد دانشگاه تهران گذاشت . او نیز دکتر سیاوش شهشهانی استاد دانشگاه صنعتی شریف را به عنوان قائم‌مقام مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات انتخاب کرد. شهشهانی در سال 1353 پس از اتمام تحصیلات خود در رشته ریاضی دانشگاه برکلی، از آمریکا به ایران بازگشته بود تا فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی خود را در دانشگاه صنعتی آریا ‌مهر سابق (شریف کنونی) آغاز کند. 
مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات که بعد‌ها به پژوهشکده دانش‌‌‌‌های بنیادی تغییر نام داد، در نخستین ماه‌های آغاز به کار خود، با برقراری اتصال‌های مخابراتی جدید، انقلاب بزرگی در روابط دانشگاه‌های ایران و خارج کشور ایجاد کرد. 
داستان ورود اینترنت در ایران را از زبان سیاوش شهشهانی پدر اینترنت ایران می‌خوانید.

نخستین بار چه سالی با اینترنت آشنا شدید؟

سال تحصیلی 68-67 برای گذراندن فرصت مطالعاتی به ایتالیا رفته بودم، برای نخستین بار با شبکه آشنا شدم. البته آن سال تب ایمیل و اینترنت در اکثر دانشگاه‌های ایران، فراگیر شده بود. بعد از بازگشت به ایران به عضویت هیأت علمی مرکز تحقیقاتی فیزیک نظری و ریاضیات در آمدم. در سال 68 بود که آقای دکتر محمد‌جواد لاریجانی رئیس این مرکز، همت کردند و اینترنت را به ایران آوردند. من هم به عنوان جانشین ایشان در این طرح همکاری کردم.

اینترنت چه ربطی به فیزیک نظری و ریاضیات داشت که مرکز تحقیقات وارد این عرصه شد؟

یکی از نخستین دغدغه‌های مدیران و هیأت علمی این مرکز، ارتباط علمی و پژوهشی دانشگاه‌های دنیا بود. در سال‌های اولیه راه‌اندازی مرکز تحقیقات، پست الکترونیک در دانشگاه‌های غربی رایج می‌شد. استادانی که برای فرصت مطالعاتی یا کنفرانس‌های علمی به این دانشگاه‌ها می‌رفتند، این پدیده را می‌شناختند.
در مرکز تحقیقات به این نتیجه رسیدیم که پست الکترونیک برای یک مرکز تحقیقاتی که می‌خواهد با دانشگاه‌های دنیا ارتباط داشته باشد، یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است. به دلیل شرایط پس از جنگ، برنامه گسترش ارتباط با دانشگاه‌های خارجی مورد نظر بود و یکی از سرلوحه‌های مرکز تحقیقات به شمار می‌آمد. ایمیل ارزان‌ترین و سریع‌ترین روشی بود که مورد توجه قرار گرفت.
بررسی‌های اولیه در سال 68 نشان داد که هیچ مرکزی برای ارایه خدمات اینترنت در کشور وجود نداشت. هرچند برخی مراکز از طریق تماس تلفنی با خارج کشور به شبکه وصل می‌شدند ولی این مراکز به دیگران خدمات نمی‌دادند.

یعنی از طریق تماس تلفنی بین‌المللی به شبکه اینترنت وصل می‌شدند؟

بله، تماس خارجی می‌گرفتند. البته در آن زمان هنوز شبکه Internet ایجاد نشده بود و به شبکه Bitnet وصل می‌شدند.

پس از این در مرکز تحقیقات به ضرورت اتصال به شبکه پی بردید، چه راهکار‌ی برای اجرایی کردن آن دنبال کردید؟

از طریق مرکز بین‌المللی فیزیک نظری در ایتالیا که آن زمان ریاست آن با پروفسور عبد‌السلام بود به مؤسسه مجمع اروپایی شبکه‌های تحقیقاتی (EARN) وصل شدیم. این مؤسسه آن زمان کشور‌های غیر اروپایی مانند هندوستان را به عضویت پذیرفته بود. ولی شرایط عضویت ویژه‌ای داشت که با توصیه‌های آقای عبد‌السلام، عضویت ایران مورد پذیرش قرار گرفت.

اولین اتصال ایران به شبکه چگونه برقرار شد؟

اواخر سال میلادی 1992 از طریق اتصال تلفنی به دانشگاه لینس اتریش وصل شدیم. بعد‌ها با یک خط استیجاری به دانشگاه وین اتریش وصل شدیم که آن زمان از نقاط اصلی اتصال به شبکه EARN بود.

چه شد که اتصال‌ها از شبکه Bitnet به شبکه Internet منتقل شد؟

همکاران ما که به اجلاس‌های فنی بین‌المللی می‌رفتند، چیز‌های تازه‌ای یاد گرفتند. گزارش‌های آنها نشان می‌داد که شبکه‌های تحقیقاتی بین‌المللی از پروتکل Bitnet به پروتکل جدید به نام Internet حرکت می‌کنند. به همین دلیل بود که مرکز تحقیقات نیز اتصال به اینترنت را به سرعت پیگیری کرد.

تفاوت‌های شبکه Bitnet و Internet چیست؟

پایه شبکه Bitnet و Internet یکی است. در هر 2 شبکه، پیام‌ها به صورت قطعه قطعه تقسیم شده و ارسال می‌شوند. البته اینترنت از مزیت‌های فنی برخوردار است.
همه کامپیوتر‌ها می‌توانند به اینترنت وصل شوند ولی بیت‌نت فقط با برخی مارک‌های اینترنت سازگار بود. به همین دلیل توزیع ترافیک اینترنت در دانشگاه‌های مختلف، نیازی به تغییر سیستم‌های کامپیوتری آنها نداشت و کار ساده‌تری بود.
اواخر سال 93 میلادی پروتکل IP/ICP را راه‌اندازی کردیم که امکان اتصال به شبکه اینترنت را فراهم کرد. البته چون آن زمان یک زیر شبکه از شبکه دانشگاه وین بودیم، آخر آدرس‌ها، نشانی دانشگاه وین یعنی UNIVIE.AT درج می‌شد.

ایران حدود یک سال بعد از دانشگاه‌های اروپایی به شبکه اینترنت وصل شد. سرعت اتصال در آن سال چطور بود؟

خیلی کم. کل ظرفیت اتصال کشور 8/9 کیلوبیت در ثانیه بود. البته در آن زمان هنوز سرویس‌های Web و فایل‌های گرافیکی راه نیفتاده بود و همین سرعت 8/9 برای تبادل ایمیل کفایت می‌کرد.

آدرس‌های اولیه در ایران با پسوند AT پایان می‌یافت پسوند IR از چه زمانی پایه‌گذاری شد؟

آن سال‌ها به دنبال این بودیم که با عنوان ویژه ایران شناخته شویم نه اتریش. بنابراین پسوند IR را از سازمان متولی استاندارد‌های جهانی اینترنت تقاضا کردیم. پس از پرس‌وجو‌ها، متوجه شدیم مؤسسه Internic در آن زمان متولی این مسئله بود. این مؤسسه وابسته به دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بود و مدیریت واقعی آن نیز در اختیار فردی به نام جاناتان پاستل بود. هرچند تحریم‌ها علیه ایران خیلی پر‌رنگ نبود ولی هنوز خاطره گروگان‌گیری در ذهن برخی آمریکا‌ها زنده بود. به همین دلیل با مقاومت‌هایی مواجه بودیم.

آیا به جز مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضی، متقاضی دیگری برای پسوند IR وجود داشت؟

نه. کسی در ایران به صورت موازی با ما حرکت نمی‌کرد. بنابراین بعد از غلبه بر مخالفان، توانستیم در فروردین 1374 امتیاز پسوند ملی IR را کسب کنیم.

مخالفان؟ مگر چند مخالف در این مسیر وجود داشت؟

در واقع با مقاومت 2 کشور ایران و آمریکا مواجه بودیم. البته مخالفت با پسوند IR در آمریکا، یک موضع رسمی نبود. مدیریت اینترنت در اختیار بنیاد ملی علوم NSF بود. فردی در این بنیاد عضو بود که دل خوشی از ایران نداشت و با ما مخالفت می‌کرد. البته الان رفتار خود را تغییر داده و از دوستان خوب ما شده است.
برای آن که رفتار NSF دوستانه شود از کمک‌ها و رایزنی انجمن جهانی استفاده کننده اینترنت (Internet Society) کمک گرفتیم.

در ایران چه کسی یا کسانی با توسعه اینترنت مخالف می‌کرد‌(ند)؟

در مخابرات ایران کسانی بودند که اعتقادی به اینترنت نداشتند. آنها فکر می‌کردند اینترنت یک مد روز است و زود فراموش می‌شود. آنها کوشش می‌کردند شبکه محدود‌تر به نام X25 را راه‌اندازی کنند و می‌گفتند هر نوع فعالیت شبکه‌ای، باید تحت همین شبکه انجام شود.
مرکز تحقیقات به دنبال این بود که به جای خط استیجاری از طریق ماهواره به اینترنت وصل شود تا با هزینه، سرعت و ظرفیت بیشتری به دست آید. مخابرات می‌توانست به راحتی ظرفیت‌ خالی رزرو شده خود روی ماهواره اینتل‌ست را به قیمت روز مرکز تحقیقات اجاره دهد. ولی آنها این کار را نمی‌کردند چون تصور می‌کردند به جز شبکه X25 چیزی نباید راه بیفتد.

در سال 74 که دانشگاه‌های کشور به اینترنت وصل شدند، ظرفیت آن بسیار محدود بود و دانشجویان با سهمیه‌بندی ویژه‌ای می‌توانستند به شبکه وصل شوند. چرا اینطور بود؟

برای اتصال دانشگاه به شبکه، در مرکز تحقیقات 2 دیدگاه مختلف وجود داشت؛ یکی اینکه اینترنت را به عنوان یک امتیاز ویژه‌ برای مرکز حفظ کنیم. دوم اینکه آنها را در دانشگاه‌ها توزیع کنیم. بالاخره بعد از بحث‌های متوالی، نظریه دوم پیروز شد و دانشگاه‌ها به نوبت به اینترنت وصل شدند. با توجه به اینکه در آغاز اتصال از طریق خط استیجاری بود، به طور طبیعی محدودیت‌هایی در دانشگاه‌ها به وجود آمد. برای استفاده از اتصال ماهواره‌ای، مذاکراتی طولانی با مخابرات را پشت سر گذاشتیم و تا پای عقد قرارداد هم رفتیم. ولی تصادفاً در همان روزی که بنا بود قرارداد امضا شود، رئیس مخابرات عوض شد. رئیس بعدی هم از امضای قرارداد خودداری کرد. به همین دلیل حدود 3 سال طول کشید تا اولین ارتباط ماهواره‌ای با سرعت 128 کیلوبیت بر ثانیه از طریق یک شرکت ایتالیایی برقرار شود. پیش از آن به ترتیب دانشگاه‌های شریف و صنعتی اصفهان، مرکز تحقیقات ژنتیک و مرکز زلزله‌شناسی به اینترنت وصل شده بودند. اتصال 128 که برقرار شد وضع اینترنت در دانشگاه‌ها کمی بهتر شد. البته 2 تا 3 ماه بعد ظرفیت این اتصال به نقطه اشباع رسید برای همین 8 ماه بعد یعنی اوایل سال 1997 آن را به اتصال kb/s 512 ارتقا دادیم.

در آن سال مخابرات دست از مخالفت‌های اولیه برداشته بود؟

آن زمان اینترنت به اندازه کافی شهرت پیدا کرده بود و همه می‌دانستند X25 پاسخگوی توسعه فناوری اطلاعات نیست. چند سال زحمت کشیدیم تا به مخابرات تفهیم کنیم تجربه X25 یک‌بار در اروپا آزمایش شده و ناکارآمدی آن قبلاً اثبات شده است. سال 1996 مراکز دیگری هم به صورت موازی با مرکز تحقیقات به اینترنت وصل شدند.
ابتدا شرکت‌های ندا رایانه و داده‌پردازی ایران؛ به دنبال صدا‌وسیما و وزارت بازرگانی هم وارد مدار شدند.

با آنکه گاهی بیست سی سال طول می‌کشد تا پدیده‌ای جدید وارد کشورمان شود، به نظر شما چه شد که اینترنت یک سال بعد از تولد، به ایران وارد شد؟

لازم است از کوشش دکتر محمد‌جواد لاریجانی یاد کنم. ایشان شجاعت بالایی در این رابطه نشان دادند. بویژه وقتی اولین اتصال به Bitnet برقرار شد. آن زمان لازم بود تعهد‌نامه‌هایی را امضا کنیم از جمله این که مانع عبور ترافیک هیچ کشوری نشویم. آن زمان کمتر کسی جرأت امضای این تعهد‌نامه‌ها را داشت. بی‌شک پشتیبانی و جایگاه سیاسی و اجتماعی دکتر لاریجانی، نقش موثری در راه‌اندازی اینترنت داشت  ایشان همیشه به مسئولان سیاسی یاد‌آور می‌شدند که شبکه اینترنت، در خدمت محققان و مراکز علمی است و ممانعت از آن، ایستادن در مقابل روند توسعه علمی کشور است.

منبع: خبر آنلاین

ثبت دامنه اینترنتی به زبان فارسی

ثبت دامنه اینترنتی به زبان فارسی بیشتر از یك‌سال است كه در ایران امكان‌پذیر شده است. بدین ترتیب می‌توان علاوه بر ثبت دامنه با الفبای لاتین به شكل «www.yourname.ir»، دامنه اینترنتی را به شكل «نام. ایران» هم ثبت كرد و به آن دسترسی داشت  این قابلیت به سبب دشواری‌های استفاده از آن هنوز در ایران فراگیر نشده و اغلب كاربران اینترنتی حتی از وجود آن بی‌اطلاع هستند.

از جمله این دشواری‌ها، تفاوت زبان‌های فارسی و لاتین در شروع نوشتن از چپ و راست است كه با توجه به سیستم‌ عامل‌های لاتین موجود در ایران، كاربر را برای وارد كردن آدرس فارسی دچار مشكل می‌كند. امكان ثبت دامنه به زبان فارسی، بخشی از طرح جهانی ثبت دامنه به زبان‌های محلی است كه طی سال‌های اخیر از طرف كشورهای دارای خط غیرلاتین مطرح شده است.

در مورد وضعیت دامنه‌های فارسی با دكتر سیاوش شهشهانی، رئیس واحد ثبت دامنه‌های اینترنتی «ir» و «.ایران» در پژوهشگاه دانش‌های بنیادی گفت‌وگویی انجام دادیم كه در ادامه می‌خوانید.

‌ مسئله به ‌وجود آمدن دامنه‌های محلی از چه زمانی و به چه دلیل مطرح شد؟

 پروتكل آدرس‌دهی دامنه‌ها در اینترنت از ابتدا براساس الفبای لاتین به‌خصوص بخش اسكی (ASCII) طراحی شده است. یعنی فقط ۲۶ حرف الفبای لاتین به علاوه 10 رقم و خط تیره در سیستم آدرس‌دهی پذیرفته می‌شود. اما زمانی احساس شد كه خوب است آدرس‌دهی با خطوط محلی هم امكان‌پذیر شود. این دیدگاه از دو جنبه اهمیت داشت و به همین‌خاطر مطرح شد. یك مسئله این بود كه در زبان‌های لاتین هم از علائم و نشانه‌های دیگری استفاده می‌شود كه در اسكی نیست. مسئله دیگر زبان‌هایی بودند كه الفبای آنها كاملا با لاتین متفاوت است.

مسئله دوم از آنجا اهمیت دارد كه در خیلی از كشورها سیستم‌عاملی كه به‌كار می‌رود، براساس الفبای محلی است. در بیشتر كشورهای عربی یا چین و ژاپن وقتی كاربر كامپیوتر را روشن می‌كند اگر سیستم عاملش مثلا ویندوز است، این ویندوز رسمی و به زبان محلی است. اما به‌خاطر اینكه ایران با آمریكا روابط اقتصادی ندارد و تحریم است، مایكروسافت نسخه رسمی فارسی ارائه نمی‌كند. نسخه‌های مختلفی از ویندوز در داخل كشور استفاده می‌شود ولی هیچ‌كدام رسمی نیستند. پس چون ما از سیستم عامل رسمی استفاده نمی‌كنیم، شاید این نیاز را خیلی احساس نكنیم. ولی در خیلی از كشورها كه همه كارشان بر اساس خط محلی است، قضیه متفاوت است.

 مثلا كسی كه در چین با ویندوزی كار می‌كند كه به خط چینی است، برای هر دفعه نوشتن آدرس اینترنتی باید زبان سیستم‌عاملش را به لاتین عوض كند و بعد دوباره زبان را به چینی برگرداند.

پس این بحث را بیشتر كشورهای دارای خط غیرلاتین مطرح و دنبال كردند؟

‌ بله. به‌خصوص حركت اولیه بیشتر از آسیای شرقی شروع شد.

این حركت‌ها از چه سالی شروع شد؟

شروع جریان به قبل از سال ۲۰۰۰ میلادی برمی‌گردد، اما حركت اولیه خیلی كند بود. تا مدت‌ها هم آیكان (ICANN) با خوشبینی به قضیه نگاه نمی‌كرد و توجهی به آن نداشت. بعد از آنكه در اجلاس سران جامعه اطلاعاتی (WSIS) فشار بر آیكان زیاد شد، این موضوع بیشتر جدی شد.

‌ در ایران ثبت دامنه فارسی از چه زمانی شروع شد؟

‌ از 3 سال پیش دوره آزمایشی آن شروع شد. در دوره آزمایشی ما در مورد پسوند اصلی به نتیجه رسیدیم. ما ۱۵ پسوند فارسی را آزمایشی به‌مدت شش ماه گذاشتیم كه ببینیم مردم از چه پسوندی استقبال می‌كنند. ۶۵۰۰ نفر در دوره آزمایشی شركت كردند كه نصف آنها پسوند «.ایران» را انتخاب كرده بودند. بنابراین تصمیم گرفتیم فقط از این پسوند استفاده كنیم. پسوندهای دیگری هم وجود داشت كه از آنها استقبال نشد. پسوندهایی مثل «.ورزشی»، «.فرهنگی»، «.علمی» و غیره، اما از هیچ‌كدام به اندازه «.ایران» استقبال نشد. پس در ثبت رسمی فقط از پسوند «.ایران» استفاده كردیم.

ما دو دوره مقدماتی برای ثبت دامنه داشتیم. دوره اول برای دستگاه‌های دولتی و سازمان‌ها و شركت‌هایی بود كه عنوان ثبت ‌شده رسمی دارند. دوره دوم مقدماتی برای كسانی بود كه در دوره آزمایشی، دامنه‌ای را ثبت كرده بودند. بعد از آن هم ثبت برای همه آزاد شد. الان حدود یك‌سال و نیم است كه ثبت دامنه فارسی برای همه آزاد شده است.

‌ ظاهرا ثبت دامنه به شكل فارسی با پیچیدگی‌های خاصی همراه است كه این به مشكلات خط فارسی در فضای مجازی برمی‌گردد. در این مورد شما به چه شیوه‌ای عمل كردید؟

 الفبایی كه ما به‌كار می‌بریم به‌درست یا غلط به الفبای عربی معروف شده است. در مدارك یونیكد الفبایی كه زبان‌های فارسی، اردو و چند زبان دیگر به كار می‌برند به عنوان الفبای عربی ثبت شده است. در واقع جدول بزرگی به عنوان الفبای عربی ثبت شده كه بخشی از آن را ما به‌كار می‌بریم، بخشی را كشورهای عربی و بخشی را زبان‌های دیگر مثل اردو، سندی، پشتو و كردی. بنابراین یك نوع هماهنگی بین اینها لازم است. این هماهنگی به‌ ویژه برای راحتی ایرانیانی كه در دنیا به صفحه‌كلید فارسی دسترسی ندارند، ولی صفحه كلید عربی وجود دارد لازم است.

از جمله مشكلات این است كه دو حرف الفبای فارسی و عربی با هم متفاوت هستند. حروف «ی» و «ك» و اعداد در این دو زبان به شكل متفاوتی نوشته می‌شوند و دارای یونیكد (Unicode) متفاوتی هستند. همین‌طور در زبان فارسی نیم‌فاصله وجود دارد كه در زبان عربی این كد وجود ندارد. به‌خاطر این تفاوت‌ها وقتی ما ثبت دامنه‌های فارسی را شروع كردیم پیش‌‌بینی‌های لازم را انجام دادیم. ما اجازه دادیم از حروف فارسی و عربی برای ثبت دامنه استفاده شود، ولی به‌طور خودكار تمام كدهای عربی به فارسی تبدیل می‌شوند. همین‌طور برای جلوگیری از سوءاستفاده‌های احتمالی تمام نام‌های مشابه از نظر ظاهری همزمان ثبت می‌شوند.

‌سوءاستفاده به چه شكلی ممكن است؟

اگر فردی دامنه‌ای ثبت كند كه یكی از حروف متفاوت در فارسی و عربی در آن وجود داشته باشد، ما به‌طور خودكار همه نام‌هایی قابل اشتباه شدن را هم رزرو می‌كنیم. اگر این كار را نكنیم ممكن است كسی دامنه‌ای را كه در آن حرف «ی» وجود دارد، با «ی» عربی ثبت كند و كاربران را به اشتباه بیندازد. مثلا فرض كنید دامنه «بانك ملی» با توجه به تفاوت‌هایی كه گفتم به 4 حالت قابل ثبت كردن است و این ممكن است موجب سوءاستفاده شود. پس برای جلوگیری از این مشكلات، با ثبت یك دامنه، همه دامنه‌های مشابه ثبت می‌شوند.

استقبال از این دامنه‌ها چگونه بوده است؟

از این دامنه‌ها چندان استقبال نشده است. ما كمتر از چهار هزار دامنه فارسی ثبت شده داریم. این مقدار كمتر از 5 درصد دامنه‌های ثبت شده در مركز است.

برای دسترسی به این دامنه‌ها باید مرورگر اینترنتی (Internet Browser) تنظیمات خاصی داشته باشد یا از نوع خاصی باشد. از طرف دیگر بعد از نوشتن دامنه «.ایران» باید دوباره «ir» هم در ادامه آن نوشته شود تا سایت قابل دسترس باشد. به نظر می‌رسد اینها موانعی برای دسترسی ساده و فراگیر شدن دامنه‌های فارسی هستند؟

 برای فراگیر شدن این دامنه‌ها مشكلاتی وجود دارد. یك مشكل اصلی همین است كه اشاره كردید. مسئله این است كه هنوز دامنه‌های محلی در كارگزار ریشه دنیا ثبت نشده‌اند. یعنی «.ایران» به‌طور جهانی شناخته شده نیست. به این دلیل است كه باید در انتهای دامنه «.ایران» یك پسوند «ir» هم اضافه شود كه در دیتابیس «ir» قرار بگیرد. فعلا «.ایران» جزئی از دیتابیس «ir» است.

 وضعیت دامنه‌های محلی همه كشورها همین‌طور است؟

بله. در همه كشورها اوضاع همین‌طور است. هنوز هیچ دامنه محلی تایید جهانی نشده است. در واقع عبارتی كه با الفبای محلی نوشته می‌شود به كد اسكی تبدیل می‌شود و بعد به عنوان یك مجموعه از دیتابیس پسوند مثلا «ir» ثبت می‌شود. این فرایند برای كاربر قابل مشاهده نیست ولی اتفاق می‌افتد. برای جدی شدن این دامنه‌ها، یك گام اصلی این است كه اینها در كارگزار ریشه قرار بگیرند.

چه زمانی دامنه‌های محلی به صورت جهانی ثبت خواهند شد؟ در این زمینه از طرف آیكان و سایر نهادهای مرتبط اقدامی انجام نشده؟

این برنامه‌ در دنیا در حال پیگیری است، ولی برای رسیدن به این مرحله یك‌سری ملاحظات بین‌المللی وجود دارد. مثلا اینكه تلاقی‌های بین‌المللی به‌وجود نیاید، یعنی كشوری دامنه‌ای را به‌كار نبرد كه كشور دیگر حقی نسبت به آن داشته باشد. یك‌سری مسائل فنی هم وجود دارد. البته مسائل فنی آزمایش شده و مشكل چندانی مشاهده نشده است. در واقع بیشتر مشكلاتی كه در زمینه فنی وجود دارد از جمله مشكل اختلافات عربی و فارسی حل شده‌اند.

یك‌سری ملاحظات حقوقی و اختلافاتی با برخی شركت‌های بین‌المللی هم وجود دارد. مثلا برخی شركت‌هایی كه امتیاز ثبت و نگهداری دامنه‌های عمومی را دارند، در این زمینه مدعی هستند؛ شركت‌هایی مثل وریساین (Verisign) كه ثبت دامنه با پسوندهای «com.» و «net.» را در اختیار دارد یا شركت افلایس (Afilias) كه كارهای فنی «org.» را انجام می‌دهد و «info» را هم در اختیار دارد. نوعی رقابت بین شركت‌هایی كه دامنه‌های عمومی را دارند وجود دارد. شركت وریساین كه پسوند «com» را در اختیار دارد، از اینكه كسی مثلا در ایران، پسوند «.كام» را بگیرد نگران است. پس یكی از دلایل تاخیر در این جریان مسائل حقوقی است كه بین كشورها و شركت‌ها وجود دارد. به‌خاطر این ملاحظات در حال حاضر تصمیم گرفته شده به كشورهایی كه برای داشتن دامنه به خط محلی احساس نیاز شدید می‌كنند، با اولویت اجازه‌ای داده شود. به نظر نمی‌رسد كه تعداد این كشورها بیشتر از ۳۰ تا ۴۰ باشد.

 ایران هم جزء این كشورهاست؟

هنوز اسامی اعلام نشده است، اما قرار است ما هم جزء این فهرست باشیم. قرار است به این كشورها اولویت داده شود كه فعلا فقط با یك پسوند كه معرف كشور است، دامنه ثبت كنند. پسوندی كه معرف كشور باشد، مورد توافق همه كشورها باشد و همین‌طور مورد توافق همه عناصر و نهادهای هر كشور هم باشد؛ اعم از نهاد ثبت دامنه كه در ایران ما هستیم، دولت هر كشور و همه نهادهای مرتبط دیگر كه مدعی هستند.

این نام پسوند به اطلاع عموم گذاشته می‌شود كه اگر جای دیگری ادعایی در مورد آن دارد اعلام كند تا بررسی شود. اگر این مراحل طی شود، این ۳۰ تا ۴۰ پسوند با اولویت در كارگزار ریشه قرار خواهند گرفت. طبق آخرین صحبت‌ها احتمالا تا آخر سال‌جاری میلادی یعنی تا قبل از پایان ۲۰۰۸ در این‌مورد فراخوان داده می‌شود و حتی ممكن است تا آخر ۲۰۰۸ یا اوایل ۲۰۰۹ این پسوندها وارد كارگزار ریشه شوند. فشار زیادی از طرف چین و كشورهای عربی در این مورد وجود دارد.

حالا واقعا ما هم در این زمینه احساس نیاز شدید می‌كنیم و برای ایران هم این كار اولویت دارد؟

‌وضع ما كمی متفاوت است. همانطور كه گفتم در ایران بیشتر مردم از سیستم عامل ویندوز استفاده می‌كنند و این ویندوزها فارسی نیست. با این حال اتفاق خوبی است. به‌خصوص به نظر می‌آید این ماجرا خیلی مورد تایید دولت است كه عقیده دارد باید خط و زبان فارسی را پاس بداریم و مردم را به استفاده از آن تشویق كنیم.

نهادهای دولتی دیگر در زمینه دامنه‌های فارسی تا چه حد پیگیر هستند و چه اقداماتی انجام شده است؟

مخابرات دارد همكاری می‌كند كه این دامنه‌ها به فارسی شناسایی شوند. یعنی با تمهیداتی قرار است كاری كنیم كه وقتی كسی به فارسی دامنه‌ای را تایپ كند، بدون گذاشتن پسوند «ir.» به راحتی شناسایی شود. الان جاهایی كه اتصال اینترنت‌شان از مركز تحقیقات تامین می‌شود در این زمینه مشلی ندارند. با توجه به اینكه در داخل كشور اكثرا به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم اتصال‌شان را از مخابرات می‌گیرند قرار است با همكاری آنها این مسئله حل شود.

اما در مورد اینكه پرسیدید این‌كار چقدر برای ما ضرورت دارد، به نظر من باید به عنوان یك پدیده درازمدت به آن نگاه كرد. چون در حال حاضر در ایران به‌دلیل نبودن سیستم عامل رسمی، استفاده از این دامنه‌ها مشكلی را به كار مردم می‌افزاید،  ولی وقتی در درازمدت نگاه كنیم قضیه متفاوت است. به‌‌خصوص وقتی ضریب نفوذ اینترنت در كشور بالا برود، تعداد بسیار بیشتری از مردم از اینترنت استفاده خواهند كرد كه شاید كار با الفبای لاتین برایشان راحت نباشد. یا شاید خیلی‌ها ترجیح بدهند از الفبای فارسی استفاده كنند. ان‌شاءالله تا آن زمان ما یك سیستم عامل رسمی فارسی هم داشته باشیم.

اشاره كردید قرار است پسوندهای 40- 3۰ كشوری كه برای راه‌اندازی دامنه‌های محلی احساس نیاز شدید می‌كنند با اولویت در كارگزار جهانی ثبت شود. با وجود اینكه ایران هم جزئی از این كشورهاست ولی همان‌طور كه گفتید ضرورت آن در ایران هنوز چندان احساس نمی‌شود. حالا در سایر كشورهایی كه بحث دامنه‌های محلی را دنبال می‌كنند، قضیه چقدر جدی است؟

من وضعیت كشورهای عربی و چین را هم پیگیری می‌كنم. در آنجا این مسئله هر چند به عنوان یك ضرورت مطرح می‌شود و در مورد آن شعار داده می‌شود، ولی احساس شخصی من این است كه آنجا هم دامنه‌های محلی مسئله تعیین‌كننده‌ای در اشاعه جامعه‌اطلاعاتی نیست. به نظر من در بقیه كشورها هم بحث ثبت دامنه به زبان محلی فعلا یك مسئله فرعی است.

در مورد اینكه در سایر كشورها چه تعداد دامنه با خط غیرلاتین ثبت شده است، آماری دارید؟

 آمار آن در سایت‌های كشورهای مختلف موجود است. تعداد دامنه‌های محلی ثبت شده مثلا در چین بسیار زیاد است. اما بررسی‌ای كه در چین انجام شده نشان می‌دهد كه بیشتر دامنه‌های ثبت شده به خط چینی به یك سایت دیگری كه دامنه آن به لایتن است، ری‌دایركت (Redirect) می‌شوند. ضمنا تعداد زیادی از دامنه‌هایی كه ثبت شده است غیرفعال هستند. در واقع مردم اینها را به عنوان یك سرمایه‌گذاری ثبت كرده‌اند. 
این مسئله را ما در مورد دامنه‌های فارسی هم بررسی كردیم و تقریبا به همین نتایج رسیدیم. من حتی یك مورد دامنه فارسی پیدا نكردم كه به سایت مستقلی برسد كه برای دامنه فارسی ساخته شده باشد. همه دامنه‌های فارسی ثبت‌شده یا غیرفعال هستند یا به سایتی هدایت می‌شوند كه دامنه لاتین هم دارند. من فكر می‌كردم كه استفاده از دامنه‌های محلی مثلا در چین بسیار گسترده باشد، اما با كمال تعجب وقتی این آمار به دستم رسید، دیدم كه درآنجا هم اوضاع مثل ایران است.

شاید بتوان گفت فشاری كه دولت‌ها در این زمینه به آیكان وارد می‌كنند بیشتر از اینكه ضرورت باشد جنبه سمبلیك دارد. مثل قضایای مربوط به حاكمیت اینترنت كه چند سال پیش از طرف یك‌سری از كشورها از جمله ایران و چین پیگیری می‌شد.

مقداری از آن طبیعی است. به هر حال هر دولتی باید محافظ سنت‌های فرهنگی بومی باشد. پس طبیعی است كه دولت‌ها از آن حمایت كنند. با این حال خود من هم فكر می‌كنم این جریان در دراز مدت می‌تواند پدیده مثبتی باشد. ما هم خودمان را آماده می‌كنیم كه هر وقت لازم شد این را به راحتی در اختیار مردم قرار بدهیم.

 با توجه به اینكه گفتید دامنه‌های «.ایران» بخشی از دیتابیس «ir.» هستند، شما آماری از تعداد مراجعه به مجموعه دامنه‌های «.ایران» ندارید؟ یعنی چند نفر در مرورگرشان چنین آدرس‌هایی را درخواست كرده‌اند؟

‌ما چنین آماری نداریم، چون همه درخواست‌ها اینجا نمی‌آید. الان كارگزار ثبت دامنه‌های «ir.» اینجاست ولی ما در مكان‌های مختلف تعدادی میرور (mirror) داریم و همه درخواست‌ها برای تبدیل لزوما به اینجا نمی‌آید. اما همانطور كه گفتم در بررسی‌ای كه خودمان انجام دادیم، دیدیم كه تعداد زیادی از اینها اصلا فعال نیستند. به هر حال هنوز استفاده از این دامنه‌ها معمول نشده است. البته این مسئله مثل هر چیز دیگری نیاز به تبلیغات دارد. از دامنه‌های «ir.» همزمانی در ایران خیلی كم استفاده می‌شد ولی در حال حاضر تعدادشان از «com» هم بیشتر است.

چه برنامه‌ای برای تبلیغ استفاده از دامنه‌های فارسی وجود دارد؟ البته به‌طور مستقیم وظیفه شما نیست ولی قاعدتا باید با شما هماهنگی‌های آن انجام شود. دولت در این زمینه برنامه خاصی دارد؟

ظاهرا  وجود دارد. ما صحبت‌های زیادی به‌خصوص با مهندس ریاضی، معاون وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات داشتیم. ایشان خیلی به توسعه این جریان علاقه‌مند است. من فكر می‌كنم بعد از اینكه «.ایران» در كارگزار ریشه ثبت شود، تبلیغات بیشتری هم از طرف دولت در این زمینه انجام شود. خود ما هم سعی كردیم انگیزه‌هایی ایجاد كنیم. مثلا در یك دوره اعلام كردیم به هر فرد كه یك دامنه فارسی ثبت كند، به رایگان یك دامنه لاتین هم می‌دهیم. اما به هر حال برای فراگیرشدن این دامنه‌ها زمان لازم است. در كل من به این قضیه بدبین نیستم. فكر می‌كنم باید به آینده نگاه كنیم و منتظر زمانی باشیم كه نفوذ اینترنت در ایران بیشتر شود. آن زمان مطمئنا دامنه‌های فارسی هم جای خودشان را پیدا می‌كنند.

در ماه‌های اخیر دو نشست مشترك در دوبی با حضور كشورهای عربی و ایران برای هماهنگی در زمینه ثبت دامنه با الفبای به‌اصطلاح عربی انجام شده است. ضرورت برگزاری چنین جلساتی چه چیزی بود و چه نتیجه‌ای حاصل شد؟

 پیگیری برگزاری چنین جلساتی از مدت‌ها قبل در جریان بود. پیش از این كشورهای عربی مقاومت می‌كردند. در مورد انجام هماهنگی بین كشورهایی كه از الفبای عربی استفاده می‌كنند این مقاومت دو جنبه داشت. یك دلیل كم‌اطلاعی این كشورها بود. آنها تصور می‌كردند هر زبانی كه از الفبای عربی استفاده می‌كند زبانی شبیه به عربی است. این در حالی است كه زبان‌های فارسی، كردی، سندی، اردو و پشتو كه از این الفبا استفاده می‌كنند اكثرا زبان‌های هندواروپایی هستند كه از لحاظ ساختاری هم با زبان عربی تفاوت دارند. بالاخره آنها در این زمینه آگاهی پیدا كردند و موافقت كردند. البته در این موافقت مسئله دیگری هم نقش داشت.

مسئله فشارهایی بود كه بخش‌های عمومی به این كشورها وارد می‌كردند. شركت‌های وریساین و افلیاس كه دامنه‌های عمومی را در اختیار دارند و می‌خواهند معادل این دامنه‌ها را به خط محلی هم بگیرند نمی‌خواهند بازارشان محدود باشد. مثلا در مورد الفبای عربی نمی‌خواهند فقط  به كشورهای عربی یا فقط ایران محدود باشند. در نتیجه انجام این هماهنگی به نفع آنها هم هست. اینها می‌خواهند دامنه‌هایی داشته باشند كه در همه این كشورها قابل استفاده باشد. به همین خاطر باید مطمئن شوند بین صفحه كلید فارسی و صفحه كلید عربی تلاقی به‌وجود نمی‌آید و امكان سوءاستفاده وجود ندارد. این شركت‌ها هم فشار وارد كردند و در نتیجه كشورهای عربی بالاخره رضایت دادند كه ما یكسری جلسات هماهنگی عمومی داشته

پس پیگیری برگزاری این جلسات از طرف ایران بود؟

ما كار را در ایران از سال‌ها قبل شروع كرده بودیم. عرب‌ها هم می‌گفتند خوب است، ولی در عمل استقبال زیادی نمی‌كردند. حرف آنها این بود كه ما تكلیف را برای خودمان مشخص كرده‌ایم و هركس می‌خواهد دامنه عربی بگیرد، فقط باید از صفحه كلید عربی استفاده كند. آنها حاضر نبودند زیر بار زحمت اضافی بروند و هماهنگی‌ها را انجام دهند. مثلا كاری كه ما برای تبدیل حروف عربی به فارسی در ثبت دامنه‌های فارسی انجام داده بودیم از نظر آنها كار اضافی بود. تصور من این است كه اینها اصولا از نظر فنی ضعیف هستند و زیاد حال و حوصله نداشتند كه خودشان را با مسائل سخت روبه‌رو كنند. به هر حال آنها تحت فشار به برگزاری جلسات هماهنگی تن دادند. تا به حال دو جلسه تشكیل شده است. نمایندگان ایران، پاكستان و كشورهای عربی در این جلسات حضور داشتند.

چه كشورهایی قرار است در ثبت دامنه‌هایشان از الفبای‌عربی استفاده كنند؟

كشورهای عربی كه در آسیای غربی و شمال آفریقا هستند فارسی‌زبانان در ایران و افغانستان هستند، در تاجیكستان هم با وجود اینكه اغلب به خط سریلیك می‌نویسند ممكن است بخواهند از خط عربی هم استفاده كنند. در افغانستان علاوه بر فارسی دری، زبان پشتو هم وجود دارد كه باز به خط عربی است. در پاكستان و هندوستان هم زبان‌ اردو وجود دارد. زبان سندی هم در پاكستان استفاده می‌شود. همین‌طور زبان كردی هم وجود دارد. شاید در مجموع حدود ۲۰ كشور بشوند.

نمایندگان همه این كشورها در جلسات حضور نداشتند؟

فقط نمایندگان برخی كشورها بوده‌اند. هدف ما این بود كه جلسات را زیاد شلوغ نكنیم. بیشتر از كسانی كه اطلاعات فنی دارند دعوت كردیم. ‌

اینكه می‌گویید «دعوت كردیم» یعنی برگزاركننده ایران بوده است؟

ببینید این جریان خیلی غیررسمی شروع شده و پیش رفته است. در شروع جریان ما از ایران به همراه شركت «آفلیاس» بودیم. صحبت‌های اولیه را ما به همراه یك نماینده از آیكان كه یك شخص مصری است انجام دادیم. بعدا یك شخص دیگر كه او هم مصری است و در سازمان ملل است اضافه شد و توانست برای شركت كردن كشورهای عربی مقداری بودجه تامین كند. به‌تدریج نمایندگانی از عربستان و پاكستان و سایر كشورهای عربی اضافه شدند. از طرفی هر دو نشست در دوبی برگزار شده و در نتیجه شركت‌كننده از كشورهای عربی هم بیشتر بود.

بالاخره برگزار‌كننده این نشست‌ها ایران است یا آیكان یا جای دیگری؟

‌هیچ‌كدام. در واقع تامین بودجه از 3 طریق بوده است. بخشی به صورت محلی انجام شده و ایران و امارات و سایر كشورها هزینه‌هایی انجام داده‌اند. بخشی از مخارج را شركت‌های بین‌المللی مثل افلیاس تامین كردند. همین‌طور بخش كشورهای عربی سازمان ملل كه در لبنان دفتر دارد هم در این زمینه مشاركت كرد.

 از این نشست‌ها چه نتایجی حاصل شده و چقدر قرار است ادامه پیدا كنند؟

‌ در این جلسات اما اول سعی كردیم تلاقی‌ زبان‌ها را پیدا كنیم، یعنی جاهایی كه ممكن است ایجاد اشكال كند. یك مسئله ارقام هستند، سه سری ارقام وجود دارد كه این كشورها استفاده می‌كنند. یك‌سری به نام ارقام عربی غربی معروف است كه كشورهای عربی از آن استفاده می‌كنند، یك‌سری به‌نام عربی شرقی معروف است كه ایران و چند كشور دیگر از آن استفاده می‌كنند. علاوه بر اینها ارقام لاتین هم وجود دارد. پس یك مسئله ارقام بود كه باید هماهنگی‌های لازم در مورد آنها انجام می‌شد. مسئله بعد حروف مشابه بود. مثلا مسئله تفاوت حروف «ی» و «ك» در عربی و فارسی. علاوه بر اینها در زبان سندی هم حرف «ك» دیگری وجود دارد كه كد آن با عربی و فارسی متفاوت است. یا مثلا حرف «ه» در زبان اردو و عربی متفاوت است.

مواردی از این دست دیده می‌شود كه در زبان‌های مختلف مجموعه الفبای عربی وجود دارد. هدف كلی این است كه جدولی تهیه كنیم كه در آن تلاقی وجود نداشته باشد و از امكان سوءاستفاده در این مجموعه زبان‌ها جلوگیری شود. همینطور قرار است توصیه‌هایی را برای كشورهای این مجموعه آماده كنیم كه در ثبت دامنه‌های محلی مدنظر قرار دهند. چند جلسه دیگر لازم است كه این جدول تدوین شود و بعد مجموعه توصیه‌ها را تدوین خواهیم كرد. پس از آن هم هر وقت زبان جدیدی بخواهد ملحق شود باید این كمیته برای هماهنگی‌های لازم تشكیل شود.  البته ما چند زبان‌شناس در گروه داریم كه زبان‌های مختلف را به‌خوبی می‌شناسند و پیش‌بینی‌های لازم را هم در این مورد انجام داده‌ایم.

به نظر شما رواج دامنه‌های محلی باعث نمی‌شود یكپارچگی و عمومیت شبكه جهانی اینترنتی از بین برود و در واقع یك حالت پراكندگی به وجود بیاید؟ اگر قرار باشد سایت‌های فارسی با الفبای فارسی و سایت‌های چینی با الفبای چینی ثبت شوند، در آن‌صورت به نوعی اینترنت قابل دسترس برای هر كشور، به سایت‌های خودش محدود می‌شود.

‌البته همین الان هم مثلا در ایران بیشتر سایت‌ها و وبلاگ‌ها به زبان فارسی هستند و فقط كسانی كه فارسی بلدند، می‌توانند از آنها استفاده كنند.

در سایر كشورها هم اوضاع به همین ترتیب است. مسئله فقط آدرس است. حالا اینكه محلی شدن آدرس‌ها در درازمدت می‌تواند محدود‌كننده باشد یا نه مشخص خواهد شد، به‌طور طبیعی می‌تواند محدودكننده باشد، در حدی كه حتی نتوان در مورد مثلا سایت‌های چینی كنجكاوی كرد و از آنها آماری گرفت. اما من تصور می‌كنم در دراز مدت مكانیسم‌هایی به‌وجود بیاید كه اگر شما دنبال چیزی باشی كه حتی نشانی آن هم به چینی باشد به هدفت برسی. مثلا ممكن است یك بخشی در گوگل یا سایت دیگری راه‌اندازی شود كه همه خط های محلی را به هم تبدیل كند و دامنه‌ها را برای كاربر شناسایی كند. از طرفی اگر اینها در كارگزار ریشه قرار گیرد، تلاقی وجود نخواهد داشت و به نحوی یكپارچگی اینترنتی از بین نمی‌رود. الان مقدار زیادی از سایت‌ها به زبان‌های محلی هستند. وقتی ضریب نفوذ اینترنت بیشتر شود محلی شدن هم پررنگ‌تر می‌شود. هر چند همچنان یك مولفه ‌جهانی در آن وجود دارد.

شاید آن مولفه جهانی كه می‌گویید همین آدرس سایت‌ها باشد كه به شكل مشتركی به لاتین هستند. درصورتی كه آدرس‌ها هم به خط محلی تبدیل شوند، شاید دیگر هیچ شباهتی نباشد؟

درست است. اما از طرفی الان برخی به‌دنبال این هستند كه وقتی آدرسی به هر زبانی ثبت شود، نظیرش یا همتای آن به‌طور اتوماتیك به حروف دیگر به آن انتقال داده شود. حالا اینكه این نظیرسازی چطور تعریف شود، مسئله بسیار مشكلی است. اینكه نظیرسازی به صدا یا حرف یا ترجمه باشد، هركدام حالت خاصی است  این بحثی است كه سال‌هاست در جریان است و هنوز به نتیجه واحدی نرسیده است.

منبع: همشهری آنلاین

پرینت
2895 رتبه بندی این مطلب:
5.0
برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید