سخنی از بزرگان...

فیلتر:

مرتب سازی بر اساس:

فیلتر بر اساس دسته‌ها

  • Expand/Collapse
    • Expand/Collapse
مدیر ارشد رایشمند

آشنایی با منشا X که احتمالا شما نمی دانید

با در نظر گرفتن یک مجموعه و با تعریف یک عمل در آن، معادله ای حاکی از عکس آن عمل مطرح می شود. در میان ملت های متمدن گذشته، هندیها و یونانی ها روش های پیشرفته تری را برای حل معادلات به کار می برده اند. روش هندی ها بیانی بوده است، همانند روشی که امروزه در حل مسئله ها و معماهایی که در گفتگوها مطرح می شوند به کار می روند و در آن از علامت ها و نمادها استفاده نمی شود. روش یونانی ها متأثر از روش مصری ها، ترخیمی بوده است که در این روش به جای کلمات و اصطلاحات که کاربرد زیادی داشته اند، کوتاه شده آن را به کار می برده اند. در آغاز تمدن اسلامی و در سده سوم هجری، ریاضیدان و دانشمند بزرگ، محمد بن موسی خوارزمی، پس از بازگشت از یک سفر علمی به هند و مطالعه آثار علمی موجود، کتابی جامع و به گفته خودش مقدماتی در باره حل معادلات تألیف کرد و آن را الجبر و المقابله نامید. انتخاب این نام بدان جهت بود که در کتاب خوارزمی دو اصل مهم، یکی بنام جبر و دیگری مقابله مبنای حل معادلات قرار گرفته بود. اصل جبر بدان معنی بود که می توان جمله ای را با تغییر علامت از یک طرف معادله به طرف دیگر منتقل کرد. اصل مقابله یعنی آن که می توان دو مقدار برابر را از دو طرف معادله حذف کرد. تألیف خوارزمی بعدها آن چنان اهمیت یافت که نام آن بر علمی که از آن بحث می کرد نهاده شد و این نام گذاری هنوز نیز در همه زبانها متداول است. خوارزمی در جبر و مقابله خود همان روش بیانی هندی ها را بکار برده است. سایر ریاضیدانان اسلامی نیز همین روش را به کار برده اند. اما برخی از اصطلاحات که در آثار ریاضیدانان اسلامی همچون نمادهایی استعمال میشدند، زمینه را برای وضع جبر علامتی فراهم کرده اند. دانشمندان اسلامی در کتاب های جبر و مقابله خود از کلمه شء به جای مجهول استفاده می کردند. چون اولین ترجمه کتاب های ریاضی اسلامی به زبان اسپانیایی انجام گرفت، لغت شیء با همان تلفظ به صورت Xie اختیار شد که بعدها ترخیم شد و X جانشین آن گردید. منبع: مصحفی، ع(1374)، عبارت های جبری، انتشارات فاطمی، تهران. 

پرینت
1596 رتبه بندی این مطلب:
5.0
نام و نام خانوادگیجواد صدقی مقدم
نوع همکاریسایر موارد
برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید